بسم الله الرحمن الرحیم

وبنوشت شخصی محمد جواد ثقفی

بسم الله الرحمن الرحیم

وبنوشت شخصی محمد جواد ثقفی

بسم الله الرحمن الرحیم

محمد جواد ثقفی
دوره 27 سمپاد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۳/۱۲/۱۴
    ...
  • ۹۳/۱۰/۱۷
    .
آخرین نظرات

بافرهنگ یعنی ..... یعنی هر کس که با ماست


مهدی خانعلی‌زاده

تخم روشنفکری در این مملکت از ابتدا به خطا کاشته شد و جنین ناقص آن هم به طرز فجیعقط شد؛ جنینی که نه پدرش مشخص است نه مادرش و هیچ عامل شناسایی هم ندارد. روشنفکری ایرانی زمانی به خطا رفت که شاملوی متنفر از مردم که افتخار می‌کرد به «شعر‌ها یا خوبند یا مزخرف. اگر مزخرفند که چاپ کردن ندارند، و اگر خوبند، که حیف شعر خوب برای مردم.... پس از مردن، لاشه مرا در گورستان عمومی دفن نکنند. بگذارید دست کم پس از مرگ، آرزوی من، به دور ماندن از مردم وپلیدی‌هایشان، بر آید. مردمی که از ایشان متنفرم.»، شد نماد روشنفکری و آزاداندیشی. شاید به همین دلیل است که این روز‌ها هر کسی قهوهٔ دارک اسپرسو می‌نوشد و سیگار مکبث دود می‌کند و متن‌ها و شعرهای بی‌سر و ته می‌خواند یا می‌سراید، سریعا مفتخر به دریافت لقب روشنفکر می‌شود؛ یعنی هر چه بی‌خاصیت‌تر و افسرده‌تر، روشنفکر‌تر. 

... 
 
سیدمحمد خاتمی به تماشای «گذشته» اصغر فرهادی نشسته است. در ظاهر اتفاق مهمی نیفتاده است. یک فعال سیاسی که داعیه روشنفکری دارد، از شدت محبوبیت مردمی، شبانه در یک محفل خصوصی حاضر شده و به همراه کارگردانی که اتفاقا او هم داعیه روشنفکری دارد، به تماشای فیلمی نشسته که مضمون روشنفکری دارد اما در این میان یک اتفاق مهم افتاده است. 
 
روزنامه‌ها و رسانه‌های طیف منسوب به روشنفکری، بالا و پایین می‌پرند که «درک فرهنگ توسط سیاسیون» را باید جشن گرفت و «مچکریم روحانی» که زمینه را برای آشتی اهالی سیاست با اهالی فرهنگ فراهم کردی. انگار نه انگار که همین روزنامه‌ها بودند که دیدار محمود احمدی‌نژاد با هنرمندان را «پوپولیسم» و «خرید هنرمندان» می‌نامیدند. انگار نه انگار که همین دو ماه پیش، «آقای بازیگر» را حسابی نواختند که چرا دست در دست رئیس‌جمهور راه رفتی و اکنون از همراهی افتخارآمیز آقای بازیگر با رئیس‌جمهور اسبق سخن می‌گویند. 
 
همین روشنفکرهایی که تا دیروز هر کس از ده فرسخی سینما رد می‌شد و احیانا به تماشای «اخراجی‌ها» و «قلاده‌های طلا» می‌نشست، مزدور و بی‌فرهنگ و مردم فریب می‌نامیدند، اکنون تماشای یک فیلم فرانسوی در محفلی خصوصی و به دور از حضور مردم را «تبلور فرهنگ در اهالی سیاست» می‌نامند. 
 
هنوز یادمان نرفته برخودشان با «لیلا اوتادی» را که حتی شایعه حضورش در یک فیلم ضد فتنه، زمینه را برای صدور ارتدادش در میان جماعت شبه روشنفکر فراهم کرد. هنوز یادمان نرفته چطور «حامد کمیلی» را به باد فحش و ناسزا گرفتند به دلیل بازی در فیلم «پایان نامه.» هنوز یادمان نرفته آقای کارگردان در مقابل سینما آزادی چطور به «علی‌رام نورایی» تاخت و او را به کناری هل داد که چرا در «قلاده‌های طلا» بازی کردی و به خیل وطن فروشانی که در پوستین هنر فرو رفته‌اند، نپیوستی. هنوز یادمان نرفته سیلی که به صورت دختر «علیرضا افتخاری» زدند که چرا پدرت، رئیس‌جمهور قانونی کشور را در آغوش گرفته. 
 
نه! ما هنوز یادمان نرفته. اصلا چرا راه دور برویم؟ همین یکی دو هفته پیش بود که اکبر عبدی با آن همه سابقه و مرتبه در سینمای ایران را لجن مال – البته به خیال خودشان – کردند که چرا به روی محمود احمدی‌نژاد خندیده‌ای و با او شوخی کرده‌ای و احیانا در آن می‌ان، تعریفی هم از او کرده‌ای. پس تو هم دیگر از جمع ما خارج شدی و عوام و نفهم و سطح پایین هستی. 
 
همان‌هایی که سیاست را افیون هنر می‌دانستند و وقتی ازشان می‌خواستی تا در دفاع از وطنشان – فارغ از هر رنگ و گروه و جناح سیاسی - فیلم بسازند و افتخار بالا بردن پرچم خوش رنگ ایران عزیز را از خود دریغ نکنند، بادی در غبغب می‌انداختند و همنشینی با اهالی سیاست را دونشان خود و موجب وامداری خود می‌دانستند، اکنون قهقهه مستانه سر می‌دهند و می‌گویند: «با حضور آقای خاتمی در این مراسم، هنوز می‌توانیم امیدوار باشیم که هنر و هنرمند ارزش و حرمتی دارد.» (۱) 
 
... 
 
اکران خصوصی «گذشته» برای سیدمحمد خاتمی، «آینده» را برای همه کسانی که دل به امید بسته بودند و در آرزوی تدبیر بودند، مشخص کرد: مدعیان روشنفکری هیچ تغییری نکرده‌اند؛ هنوز مردم، نمیفه‌مند و آن‌ها می‌فهمند؛ هنوز مردم، عوام هستند و آن‌ها خواص؛ هنوز رای مردم مهم نیست مگر اینکه به کام آن‌ها باشد. هنوز این در بر‌‌ همان پاشنهٔ قدیمی می‌چرخد و «شاملو» ‌های زمان، فحاشی به مردم را افتخار خود می‌دانند.
 
 
1- سخنان همایون اسعدیان در جلسه اکران خصوصی «گذشته»

حرف ولی فقیه ،پایان دهنده است

حرف ولی فقیه ،پایان دهنده است

اینطوریه آقای ملک محمدی:

جمهورى اسلامى در قضیه‌ى هسته‌اى، هم قانونى عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل کرده است.
یک جمله هم در خصوص قضیه‌ى هسته‌اى عرض کنم ... جبهه‌ى مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیاده‌خواه است و اسم خودشان را بغلط و بدروغ میگذارند جامعه‌ى جهانى، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلى هم صهیونیستهایند، مسئله‌ى اینها این است که نمیخواهند موضوع هسته‌اى ایران حل شود. اگر لجبازى آنها نبود، موضوع هسته‌اى براحتى حل میشد. بارها تا لحظه‌ى حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هسته‌اى امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتى که وجود داشته، برطرف شده - اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست - خب باید قضیه تمام میشد، پرونده‌ى هسته‌اى کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائى‌ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونه‌هاى متعددى را ما در این زمینه داریم. حل مسئله‌ى هسته‌اى جمهورى اسلامى، به حسب طبیعت خود، از جمله‌ى کارهاى سهل و آسان و روان است؛ اما وقتى طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.

بنابراین این را باید توجه داشته باشند؛ جمهورى اسلامى در قضیه‌ى هسته‌اى، هم قانونى عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل کرده است؛ منتها این یک نقطه‌اى است که براى فشار بر جمهورى اسلامى این را مناسب دانسته‌اند. اگر این هم نباشد، یک قضیه‌ى دیگرى را براى فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. 


بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان و کارکنان قوه‌ى قضائیه‌

http://t.co/LnnEbqk3V6

ولایت فقیه

به نظر من بد نیس اینجا ،یا هرجا

یه بحث ولایت فقیهی داشته باشیم

اگه کسی حرفی داره بسم الله

خوشحال میشم نظر بدید و بحث پا بگیره.

چون بنده نوجوانم و حالا ممکنه شما هم نوجووون باشید .آدم تو این سن ممکنه عقایدش تغییر کنه حالا بحث کنیم حق رو پیدا کنیم.چه بسا حق پیداشد

این یه قسنت از کتاب پرسش ها و پاسخ های علّامست:

اصل تنزل تدریجى

مىتوان با توجه به یک اصل عقلائى، ولایت فقیه را تبیین کرد و آن اینست که اگر امرى براى عقلا مطلوب بود، ولى به دلایلى تحقّق آن مشکل یا ناممکن گشت، به طور کلى دست از آن برنمىدارند، بلکه مرتبه نازلتر آن را انجام مىدهند و به تعبیر دیگر از اهمّ دست مىکشند و به مهمّ مىپردازند. آنها در امور مهم نیز این درجه بندى را رعایت مىکنند. اساساً درجه بندى اهمیت امور به همین منظور است که اگر به دلیل شرایطى امر درجه اول ناممکن یا مشکل شد، امر درجه دوم را جایگزین و بَدَل آن قرار دهند. این اصل عقلایى را «تنزّل تدریجى» مىنامیم. که آن را اسلام نیز پذیرفته است. در فقه موارد فراوانى داریم که در آنها این اصل اجرا شده است. براى توضیح این مطلب به دو مثال اکتفا مىکنیم.

 فرض کنید کسى قصد خواندن نماز را دارد. ایده آل آن است که نماز به حالت ایستاده خوانده شود، ولى اگر شخصى به علت بیمارى قادر به خواندن نماز ایستاده نیست، آیا باید نماز را رها کند؟ همه فقها مىگویند: هر مقدار از نماز را مىتواند، ایستاده بخواند و هرگاه نتوانست نشسته بخواند. در مرتبه بعدى اگر شخصى نماز را نمىتواند ایستاده بخواند، دستور فقهى این است که نشسته بخواند و اگر نشسته هم نمىتواند، خوابیده بخواند.

 اگر کسى چیزى را براى جهت خاصّى وقف کرد، مثلاً منافع باغى را وقف شمع حرم امام معصوم (علیه السلام) کرد، اکنون که شمعى وجود ندارد، منافع آن باغ را چه کنند؟ آیا مىتوان گفت چون مورد مصرف اولى منتفى است، این مال موقوفه را رها کنیم؟! یقیناً چنین نیست. باید در نزدیکترین مورد روشنایى مصرف کنیم، مثلاً منافع آن باغ را هزینه برق نمائیم، زیرا برق نزدیکترین امر به شمع است. این را «تنزل تدریجى» مىنامیم که اصطلاحاً رعایت «الاهمّ فالاهمّ» نیز نامیده مىشود.

فقیه عادل، نزدیکترین فرد به امام معصوم

بر اساس نظام عقیدتى اسلام، حاکمیت از آن خداست. از طرفى خداى متعال در اداره امور اجتماعى انسانها دخالت مستقیم نمىکند و حاکمیت را به انبیا و امامان معصوم واگذار کرده است. در موقعیتى که معصومِ منصوب از سوى خدا، بر کارهاى اجتماع حاکمیت ندارد، چه باید کرد؟ آیا مىتوان گفت در چنین موقعیتى حکومت را رها کنیم؟! چنین سخنى مقبول نیست، زیرا در جاى خودش ثابت شده است که اصل حکومت در هر جامعه اى ضرورت دارد. در اینجاست که ولایت فقیه را با استناد به اصل «تنزل تدریجى» ضرورى مىدانیم. فقیه جامع شرایط، بدیل امام معصوم(علیه السلام) است و در رتبه بعد از او قرار دارد. البته فاصله میان معصوم و فقیه عادل بسیار است ولى نزدیکترین و شبیه ترینِ افراد به اوست در امر حکومت ظاهرى بر مردم.

حاصل آنکه خداى متعال در مرتبه اول حاکمیت است، پس از او رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) و سپس امامان معصوم(علیهم السلام) حاکم شرعىاند. آیا پس از این، مرتبه چهارمى در حاکمیتْ وجود دارد؟

باید گفت: در زمان غیبت امام معصوم، طبق دیدگاه شیعیان ولى فقیه مرتبه چهارم از حاکمیت را دارد، زیرا فقیه جامع الشرایط به امام معصوم نزدیکتر است. چون حاکم اسلامى باید واجد صفاتى مانند آگاهى به قوانین و مقررات اسلامى، آگاهى به مصالح اجتماعى، و صلاحیت اخلاقى که ضامن امانتدارى و رعایت مصلحت عمومى است باشد. در معصوم تمامى این شرایط وجود دارد، زیرا معصوم به دلیل عصمتش مرتکب هیچ تخلّفى از قانون شرع نمىشود و به سبب علم غیبى که دارد به قوانین شرعى و مصالح جامعه کاملاً آگاه است. فقیه جامع شرایط نیز باید همین شرایط را در رتبه نازل داشته باشد، تا حاکمیتش مشروع باشد. یعنى باید داراى ملکه فقاهت و اجتهاد باشد تا احکام اسلام را بخصوص در زمینه مسائل سیاسى و اجتماعى بهتر از دیگران بشناسد. و نیز باید داراى ملکه تقوى و عدالت باشد تا مصالح جامعه را فداى مصالح شخصى و گروهى نکند و همچنین باید به مصالح سیاسى و اجتماعى و بین المللى آگاه باشد تا شیاطین نتوانند او را فریب دهند و از مسیر عدل و قسط منحرف کنند.

خلاصه:اگه نمی تونی تو کنکور اول شی دلیل نمیشه برای 100 ام تلاش نکنی

اگه امام معصوم نداریم ولی فقیه جاشو میگیره

این عقلانیو ساده  ترین دلیل بر ولایت فقیهه.

وقتی آقا میگن:این دولت توانست شعارهای انقلاب را سر دست بگیرد و به آن افتخارکند. 

یعنی چی؟

بهتره یه سری به سخنان ایشون در 20 سال گذشته در مورد افتخار به شعار های انقلاب بزنیم،تا اهمیتشو درک کنیم.

متن

صوت



خوشم اومد از پایداریت!

امروز ملک به من می گفت من با عقایدت کاری ندارم ولی خیلی خوشم اومد از پایداریت

با این که دیگه تقریبا از نظر همه احمدی نژاد بده،هنوز ازش دفاع می کنی!

میخوام به ملک وهر کی همین عقیده رو داره بگم:با توجه به اشتباهات ولایتی ای که داشت،اگه حمایت آقا نبود،احمدی نژاد برای ما فرق خیلی زیادی با هاشمی نداشت(خاتمی جداست).ولی این حرف ها بدون دلگرمی حاصل نمی شد!

"یکى از دوستان گفتند ما از دست چپ و راست رئیس جمهور دلمان خون است. خوب، حالا دل شما خون - که خدا نکند خون باشد - اما به شما عرض بکنم؛ اینها جزو مسائل تعیین کننده و اصلى نیست. ممکن است ایراد و اشکال وارد باشد - من در این مورد هیچ قضاوتى نمیخواهم بکنم - ممکن است کسى به یک شخصى یا به یک کارى ایراد داشته باشد؛ منتها باید توجه کنیم که مسائل را اصلى - فرعى کنیم. مسائل درجه‌ى دوم جاى مسائل اصلى را در انگیزه‌هاى ما، در همت ما، در صرف انرژى‌اى که میشود، نگیرد. من عرضم فقط این است؛ والّا من نه اعتراض میکنم به اینکه شما چرا از زید یا عمرو خوشتان مى‌آید یا بدتان مى‌آید؛ نه، ممکن است خوشتان بیاید، ممکن است بدتان بیاید - ایرادى ندارد - و نه اعتراض میکنم که چرا آن ایراد را یک وقت به شکلى که یک مفسده‌اى نداشته باشد، بر زبان آوردید؛ آن هم به نظرم اشکالى ندارد. فقط توجه کنید که این جاى مسائل اصلى را نگیرد. مسائل اصلى ما چیزهاى دیگرى است"


 دیدارمقام معظم رهبری با دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان (31/5/89)


پ.ن1:علی متشکریم.نظرتو به منزله ی پیشنهاد میگیرم.
پ.ن2:محمد(جواد+رضا):علی دوست داریم!

عشق یعنی رهبرم سید علی


و پایان ...





پ.ن:برای دوستان لینک دوست:

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/23088/A/13920423_6923088.jpg

http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=23088#172778

خودت به جهنم،ایران به جهنم،حرمت لباست چه می شود؟

خودت به جهنم،ایران به جهنم،حرمت لباست چه می شود؟
دقت کنید ترتیب عکس ها به ترتیب زمان رویداد است!
امام(ره):

«در این روایت است که از این اشخاص بر دین بترسید؛ اینها دین شما را از بین می‏برند. اینها را باید رسوا کرد تا اگر آبرو دارند در بین مردم رسوا شوند؛ ساقط شوند. اگر اینها در اجتماع ساقط نشوند، امام زمان را ساقط می‏کنند؛ اسلام را ساقط می‏کنند. باید جوان های ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایی که به نام فقهای اسلام، به اسم علمای اسلام، این طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد می‏کنند باید برداشته شود. من نمی‏دانم جوان های ما در ایران مرده ‏اند؟ کجا هستند؟ ما که بودیم این طور نبود؟ چرا عمامه‏های اینها را بر نمی‏دارند؟ من نمی‏گویم بکشند؛ اینها قابل کشتن نیستند؛ لکن‏ عمامه از سرشان بردارند. مردم موظف هستند، جوان های غیور ما در ایران موظف هستند که نگذارند این نوع آخوندها ... معمم در جوامع ظاهر شوند و با عمامه در بین مردم بیایند. لازم نیست آنها را خیلی کتک بزنند؛ لیکن عمامه‏هایشان را بردارند؛ نگذارند معمم ظاهر شوند. این لباس شریف است، نباید بر تن هر کسی باشد.»


(ولایت فقیه یا حکومت اسلامی، متن پیاده شده دروس ولایت فقیه امام خمینی در نجف اشرف، صفحه 146)

خاتمی-فرهادی

قابل توجه علی ملک محمدی!

رهبرانقلاب در دیدار با هیئت دولت: کسانیکه میخواهند درباره دولت قضاوت کنند، به حجم کار بالا وتلاش خستگی ناپذیر و امتیازات آن در دنیا توجه کنند/ این دولت توانست شعارهای انقلاب را سر دست بگیرد و به آن افتخارکند.

کاری که باید برآن همت بگمارید این است که رشته خدمت را رها نکنید/ صحنه کشور،صحنه تلاش و کار است.

حضرت آیت الله خامنه ای با توصیه به اعضای هیأت دولت برای جهت گیری انقلابی در تمام فعالیتهای آینده افزودند: امثال شما مدیران شایسته و کارآمد لازم است تلاش کنید تا رویکرد انقلابی را در فعالیتهای خود حفظ کنید.

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=23087

...

شب عملیات نوجوانی بسیجی بدنبال پیشانی بند می گشت.

گفتم: این همه پیشانی بند اینجاست ، یکی را بردار ، مگه چه فرقی می کنه؟

گفت: بله! ولی من پیشانی بندی می خوام که روش نوشته باشه یا زهرا سلام الله علیها .

گفتم: چرا؟

سرش رو پایین انداخت و گفت: آخه من مادر ندارم...