بسم الله الرحمن الرحیم

وبنوشت شخصی محمد جواد ثقفی

بسم الله الرحمن الرحیم

وبنوشت شخصی محمد جواد ثقفی

بسم الله الرحمن الرحیم

محمد جواد ثقفی
دوره 27 سمپاد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۳/۱۲/۱۴
    ...
  • ۹۳/۱۰/۱۷
    .
آخرین نظرات

 رییس جمهور با اشاره به اینکه امروز بسیاری از مرزها برداشته شده و اندیشه ها از حوزه انسانی با هم در ارتباط هستند، تصریح کرد: امروز انسانها به عدالت و آرزوهای تاریخی فکر کرده و سرعت تحول به سمت عدالت بسیار بالاست و هر حاکمی اگر در این جهت حرکت نکند، مطمئنا از مردم عقب خواهد افتاد.

به گزارش رجانیوز، دکتر محمود احمدی‌نژاد پیش‌ازظهر امروز (سه‌شنبه) به وقت محلی در دومین روز از سفر به مسکو در گفتگوی زنده تلویزیونی با شبکه راشاتودی روسیه، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بسیاری معتقدند ایران بعد از دولت های نهم و دهم دچار مشکلات متعدد اقتصادی شده و از لحاظ ژئوپلتیک در انزوا به سر می برد، ارزیابی شما از این 8 سال چیست؟ گفت: مشکلات و مسایل اقتصادی موضوعی است که امروز در جامعه بین المللی و در همه کشورها وجود دارد، چرا که یک رُکود جهانی در اقتصاد دنیا به وجود آمده و بحران فعلی یک بحران عمومی است.
 
وی افزود: علاوه بر این، مشکلات ایران متاثر از تحریم های یک سویه زیاده‌خواهان است که این وضعیت را برای کشورمان دشوارتر خواهد کرد. 
 
رییس‌جمهور با بیان اینکه علیرغم فشارها و تحریم های دشمنان و نظر به وضعیت اقتصادی حال حاضر جهان، پیشرفت های اقتصادی ایران بسیار خوب و مطلوب بوده و شاخص های درآمدی و توزیع ثروت بهبود یافته و پیشرفت های صنعتی در کشور از رشد خوبی برخوردار است، تصریح کرد: امروز جمهوری اسلامی ایران تبدیل به صادر کننده سیمان، فولاد و نفت شده و صادرات غیر نفتی کشورمان 7 برابر افزایش یافته که این نشانه نشاط و توسعه اقتصادی است.
 
دکتر احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران از لحاظ علمی ارتقا یافته و سرعت رشد علمی در ایران 11 برابر متوسط رشد جهانی است ، اظهار داشت: ایران در طول این 8 سال، تبدیل به کشوری فضایی و هسته ای شده و پیشرفت های گوناگونی در زمینه نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی و بسیاری از رشته های علمی دیگر داشته است، به گونه‌ای که امروز در زمره 10 کشور پیشرفته جهان قرار دارد و سطح رفاه اجتماعی در آن بسیار بالا است. 
 
رییس‌جمهور خاطر نشان کرد: در طول 8 سال گذشته، تعداد خودروها در ایران 3 برابر شده و برای اولین بار در تاریخ کشور تعداد مسکن از تعداد خانوار پیشی گرفته است؛البته باید اذعان داشت هنوز مشکلاتی وجود دارد، اما مطمئنا از این برهه نیز عبور خواهیم کرد. 
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این گفته مجری شبکه راشاتودی مبنی بر منزوی بودن ایران در جامعه جهانی، تصریح کرد: چگونه ایران منزوی شده است در حالیکه امروز ما بیشترین ارتباط را با کشورهای دنیا داریم ؟
 
رییس‌جمهور با بیان اینکه دولت های غربی از ابتدای پیروزی ملت ایران با این مردم مخالف بوده و هیچ گاه به سمت همکاری نرفته اند، تصریح کرد: امروز هم آنها به خاطر از دست دادن منافع خود در ایران دائماً به مخالفت با کشورمان می پردازند. 
 
دکتر احمدی‌نژاد گفت: امروز اقتصاد ایران در رتبه هفدهم جهان قرار دارد و با برنامه ریزی انجام شده تا سه سال آینده به رتبه پانزدهم خواهد رسید.
 
رییس‌جمهور با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران امروز با بسیاری از کشورها رابطه و تبادلات اقتصادی و تجاری داشته و حجم مبادلات تجاری غیررسمی کشورمان بیش از 7 برابر شده است،ادامه داد: اگر کشوری ضعیف و منزوی باشد، هیچ دلیلی ندارد که نظام سرمایه داری علیه آن برنامه ها و توطئه های گوناگون طراحی و اعمال کند. 
 
دکتر احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه ایران یک فرهنگ متعالی است که هیچ کس نمی تواند آن را منزوی کند، اظهار داشت: فرهنگ ایران اسلامی، فرهنگ عدالت، رفاه برای همه و عزت همگانی بوده و امروز نام ایران در جای جای جهان می درخشد ، البته عده ای هستند که نمی خواهند فرهنگ ایران در جهان عزیز باشد. 
 
رییس‌جمهور با اشاره به اینکه سالانه 12 میلیون ایرانی به خارج از کشور سفر می کنند و با بیش از 100 کشور جهان ارتباطات علمی پایدار داریم، تصریح کرد: متاسفانه چند کشور اقلیت خود را جامعه جهانی می دانند و اگر کسی با آنها مخالف باشد در این جامعه جهانی جایگاهی نخواهد داشت که البته این ادبیات آنها هیچ تاثیری در مناسبات ما با کشورهای جهان نخواهد گذاشت. 
 
دکتر احمدی‌نژاد خاطر نشان کرد: ایران با روش مدیریت جهانی که نظام بین الملل در پیش گرفته است به طور اصولی مشکل دارد.
 
رییس‌جمهور افزود: شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد سال گذشته در ایران برگزار شد که با همه توطئه های صورت گرفته از سوی سلطه‌گران بیشترین استقبال از آن صورت گرفت؛ جمهوری اسلامی ایران هرگز به دوستی و رابطه ای که برخی کشورها به آن معتقدند و می خواهند با زور اسلحه و تهدید منافع خود را کسب کنند، اعتقادی ندارد.
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به سوالی در خصوص نظر وی درباره رییس جمهور منتخب ایران، تصریح کرد: رییس جمهور منتخب برای همه ملت محترم بوده و همگان به وی در اداره کشور کمک خواهند کرد تا کشور به اعتلاء و پیشرفت برسد. 
 
رییس‌جمهور در پاسخ به این سوال که اگر نامزد مورد حمایت شما در انتخابات حضور پیدا می‌کرد، آیا این حضور در نتیجه انتخابات تاثیر داشت؟ گفت: حتما این گونه بود. 
 
وی در ادامه این سوال که چرا نسبت به عدم حضور نامزد مورد حمایت خودتان اعتراضی نکردید؟ اظهار داشت: در جمهوری اسلامی ایران، قانون بر همه روابط ارجحیت داشته و ما تنها از قانون تبعیت کردیم. 
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که وقتی به قدرت رسیدید، کاندیدای مستقل بودید و خود را جدا از طیف های سیاسی حال حاضر ایران و روحانیت می دانستید، جنابعالی وضعیت روحانیت در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ اظهار داشت:این موضوعات به یک سری مسائل پیچیده و گسترده باز می گردد؛ ملت ایران یک ملت فرهنگی است و همه مسوولان و گروه ها در خدمت مردم و کشور هستند و ما نیز تا آخرین لحظه در خدمت مردم هستیم. 
 
رییس‌جمهور افزود: روحانیت در ایران یک قشر و طبقه جدا از مردم نیست که بخواهند یک طبقه و حزب باشند؛ بلکه آنها همانند اقشار مردم در جامعه حضور داشته و محترمند.
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که آیا طی 8 سال گذشته، هر اقدامی را که خواسته‌اید ، توانسته‌اید در کشور انجام دهید؟ گفت: در مسوولیتی که داریم نمی توان هر اقدامی را انجام داد چرا که بالاخره ما در چارچوب قانون، نظام اجتماعی و فرهنگ عمومی کار می کنیم؛البته نمی توان همه آرزوهای خوب و متعالی را در مدت 8 سال محقق کرد؛ اما در دولت نهم و دهم به نسبت آنچه که آرزو داشتیم موفقیت قابل توجهی کسب کردیم. 
 
رییس‌جمهور در ادامه مصاحبه در پاسخ به این سوال که چرا ایران هرگز با آمریکا گفتگوی مستقیم و رو در رو نداشته؟ تصریح کرد:معتقدیم گفتگو بهترین راه برای حل اختلافات است، اما این کار نیازمند شرایطی می باشد و اگر کسی بخواهد با زور وارد گفتگو شده و طرف مقابل را به میز مذاکره بکشاند، قابل قبول نیست؛ چرا که گفتگو در حقیقت برای تفاهم و تقویت دوستی ها بوده و ابزاری برای تحمیل نیست، بلکه باید در شرایط عادلانه باشد. 
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که فردی اخیراً اقدام به انتشار مدارک سری آمریکا می کند و ایران تحت کنترل شدیدترین فناوری های جاسوسی و الکترونیکی آمریکا قرار دارد، آیا مسوولان ایران از این موضوع با خبر بوده اند، گفت: این یک موضوع طبیعی است و بالاخره وقتی که کشوری در مسیر پیشرفت حرکت کرده و پا به دنیای ارتباطات و الکترونیک می گذارد، مسلماً از سوی دشمنان مورد هجمه و کنترل قرار خواهد گرفت؛ اما در مورد ایران وسعت این اقدامات به حدی نیست که اعلام شده است. 
 
رییس‌جمهور در پاسخ به این سوال که آیا با این اقدامات مقابله ای نیز از سوی ایران صورت می گیرد، تصریح کرد: مطمئناً این یک جنگ نرم افزاری است و همانگونه که در گذشته حملاتی به شبکه های بانکی، اقتصادی، آب و برق کشور شده بود و متخصصان کشور با آن مقابله کردند، در آینده نیز اینچنین خواهد بود. 
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که تحولات صورت گرفته در کشورهای عربی غیرقابل پیش‌بینی بود و هیچ کارشناس مسایل سیاسی فکر نمی کرد که نظام های موجود در این کشورها به این سرعت تغییر کند، آیا به نظر شما نظام ایران در این راستا از امنیت برخوردار است؟ گفت: این موضوع باید در دو فصل مورد بررسی قرار گیرد یکی از جنبه اتفاقاتی است که در کشورهای منطقه رخ داده و مردم این کشورها به سرعت به دنبال عدالت، آزادی، رفاه و تغییر شرایط هستند و جنبه دوم اینکه همه این اتفاقات پشت سر هم و در فاصله زمانی کوتاه رخ داده، این نمی تواند به طور کامل مردمی باشد، بلکه مطمئناً مدیریتی پشت این وقایع وجود دارد. 
 
رییس‌جمهور تصریح کرد: نه تنها در ایران، بلکه در سراسر کشورهای جهان، هیچ حاکمی نباید نسبت به جایگاه خود احساس امنیت و آرامش داشته باشد، چرا که امروز جامعه بشری به سمت پیشرفت، تعالی و رسیدن به سطحی برتر قرار دارد و هنوز به جایگاه شایسته و واقعی خود نرسیده است. 
 
دکتر احمدی‌نژاد با طرح این سوال که آیا کسی می تواند ادعا کند که عدالت را به طور کامل حاکم کرده و همه حقوق مردم را استیفا نموده است؟ گفت: امروز با وجود 7 میلیارد انسان در جهان، حکومت ها در اختیار عده قلیلی قرار دارد؛ هیچ حاکمی نباید احساس امنیت کند، مگر اینکه به سرعت در جهت تامین رفاه مردم کار و فعالیت کند. 
 
رییس‌جمهور خاطر نشان کرد: حاکمیت عدالت باید اتفاق بیفتد تا انسانها به سعادت برسند و این موضوعی است که نیاز به تلاش همگانی دارد.
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به این سوال که آیا اخوان المسلمین در مصر در قدرت باقی خواهند ماند؟ گفت: اخوان المسلمین یک جریان تاریخی و اندیشه ای است و تا زمانی که اندیشه ای برتر نسبت به آن ارائه نشود، باقی خواهد ماند؛ اما اینکه رییس جمهور مصر بخواهد همواره از این طیف سیاسی باشد، محتمل نیست؛ چرا که جامعه بشری امروز از اینکه بخواهد با یک حزب اداره شود، عبور کرده است؛ باید وجه مشترک و فرآیند اندیشه های ملت ها در صحنه ها باشد و مطمئنا در آینده ای نزدیک همه کشورهایی که با این اندیشه محدود اداره می شوند از جمله آمریکا دچار تغییر خواهند شد. 
 
رییس‌جمهور در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص تحولات سوریه و اینکه غرب با فشار به سوریه به دنبال منزوی کردن ایران است، گفت: هنگامی که بحث سوریه مطرح است، از سوی دیگر پای رژیم صهیونیستی نیز به میان می آید.
 
دکتر احمدی‌نژاد افزود: معتقدیم این حق همه ملت هاست که از آزادی و رفاه برخوردار بوده و حاکم خود را خودشان تعیین کنند که در این راستا امروز دو راه و روش در سوریه مطرح است؛ اول اینکه عده ای بخواهند با جنگ به قدرت برسند که کار از پایه اشتباه است و این به معنای ادامه جنگ خواهد بود. 
 
رییس‌جمهور اظهار داشت: روش دیگری که در سوریه برای حل مشکلات مطرح است، تفاهم ملی با برگزاری انتخاباتی آزاد است؛ چون معتقدیم این روش نه تنها برای سوریه، بلکه در سایر کشورها نیز درست و مناسب است. 
 
دکتر احمدی‌نژاد گفت: غربی ها نمی خواهند ناآرامی‌های سوریه تمام شود؛ چرا که ادامه این وضعیت یک فرصت تاریخی برای صهیونیست ها فراهم کرده تا بتوانند اقدامات خود را به راحتی در منطقه انجام دهند و از سوی دیگر خود غربی ها به بهانه سوریه مشکلات خود را به سایر کشورها منتقل کنند.
 
رییس‌جمهور اظهار داشت: آنها به دنبال ایجاد خاورمیانه ای جدید بوده و می خواهند از دل بحران در منطقه سودی به دست بیاورند. 
 
دکتر احمدی‌نژاد در پاسخ به سوالی در خصوص تهدیدات رژیم صهیونیستی درباره حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران اظهار داشت: ما معتقدیم، سلاح هسته ای به هیچ وجه قابل استفاده نیست؛ چرا که امروز بسیاری از کشورها از جمله آمریکا که بیشترین سلاح هسته ای را در اختیار دارند، نمی توانند از آن استفاده کنند. جامعه جهانی از دورانی که می شد از سلاح هسته ای در آن استفاده کرد عبور کرده است، ضمن اینکه این سلاح وحشیانه‌ترین نوع سلاح در جهان است.
 
رییس‌جمهور با تاکید بر اینکه ایران در طول تاریخ بدون استفاده از این قبیل سلاح ها از موجودیت خود دفاع کرده است ، گفت: دفاع ملت ایران یک دفاع سیاسی و فرهنگی است ، ضمن اینکه ایران چندین هزار سال در تاریخ و نقشه جغرافیایی حضور داشته و ریشه در خاک دارد، اما کسانی که جعلی بوده و سرزمینی را به زور ایجاد کرده اند، نیاز به استفاده از سلاح دارند. 
 
دکتر احمدی‌نژاد خاطر نشان کرد: در دفاع از خود، در برابر صهیونیست ها نیاز به سلاح هسته ای نداریم؛ ضمن اینکه معتقدم آنقدر انسان عاقل در امریکا وجود دارد که اجازه این اقدام را به صهیونیست ها ندهند، اما به هر حال جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی آمادگی دفاع از خود را دارد. 
 
پس از اتمام گفتگوی زنده دکتر احمدی نژاد با شبکه راشا تودی روسیه، مجری این شبکه در گفتگویی صمیمی با رییس جمهور نسبت به وی و ملت ایران ابراز علاقه کرد و اظهار داشت: بهترین دوستان و خاطرات من از ایران است و علاقه بسیار زیادی به سنت ها ، آداب و رسوم ، فرهنگ و ادبیات ایران دارم. 
 

حجت الاسلام پناهیان:


اگر در دینداری پخته شدید، خام نخواهید شد.
 ولی اگر داغ شدید، احتمالا سرد خواهید شد.

رأی ما درانتخابات به گفتمانی که آقای روحانی درنشست خبری خود مطرح کردند،نزدیک بود،امانه به این معناکه به شخص آقای روحانی رأی میدادیم

به گزارش سرویس سیاسی صابرنیوز، طی روزهای گذشته برخی رسانه های زنجیره ای و وابسته، تحلیل هایی پیرامون مصاحبه منتشر شده از سوی سخنگو و دبیرکل جبهه پایداری منتشر کردند و بعضاً این جبهه را به چرخش سیاسی متهم کردند و سعی در القاء شائبه های سهم خواهی این جبهه از دولت آینده داشتند. این رسانه ها مفهوم و منظور اصلی مصاحبه کنندگان را آن طور که خود می خواستند تفسیر به رأی کرده و در قالبی سیاست زده، به تحلیل آن پرداختند و بساطی برای تخریب جبهه پایداری و شخص علامه مصباح پهن کردند. صابرنیوز گفتگویی با سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی، سخنگوی جبهه پایداری پیرامون تحلیل های این رسانه ها داشت که در ادامه تقدیم می گردد:

صابرنیوز: درباره تحلیل برخی رسانه های اصلاح طلب و شبه اصلاح طلب  افراد پیرامون چرخش سیاسی جبهه پایداری در انتخابات از دکتر لنکرانی به دکتر جلیلی و سپس به دکتر روحانی چه پاسخی دارید؟

در پاسخ به این سؤال اولاً باید گفت رفتار خیلی از جریان ها و گروه های سیاسی بعد از انقلاب منطبق با نظام مردم سالاری دینی نبوده است. در نظام مردم سالاری دینی افراد با قبول چارچوب و فرایندهای نظام و قبول جایگاهی که در آن حضور پیدا می کنند و با توجه به نسبتی که این مسئولیت ها با مقام ولایت دارد که تبعیت از ولی و تلاش همه جانبه برای انجام کار به نحو احسن است، وارد انتخابات می شود.

در اینجا بحث بر سر ریاست جمهوری است که شخص دوم کشور محسوب می شود و تحت نظارت ولی فقیه و سایر ارگان های حقوقی نظیر مجلس باید به وظیفه خودش که اداره حوزه اجرا است عمل کند. در انتخابات مردم یک مصداق را به عنوان مصداق مناسب برای تصدی ریاست جمهوری از بین کاندیداهایی که عرضه شده اند و صلاحیت های اولیه شان هم توسط شورای نگهبان تأیید شده است، انتخاب می کنند و کار را به این مصداق می سپارند. وقتی  مسئولیت به وی سپرده شد کاندیداهای دیگر و جریان حامی آنها  خدا را به خاطر برداشته شدن بار سنگین مسئولیت از گردنشان شکر می کنند، پس با انتخاب یک فرد، دیگر کاندیداها و جریان های سیاسی پشتیبان آن ها، خود را رها شده از مسئولیت می دانند و خوشحال هستند، چرا که این ها برای انجام تکلیف خودشان را عرضه کردند و خدا این حضور را از آن ها پذیرفت اما این کار را به گردن آن ها نگذاشت.

افرادی که در این عرصه شرکت می کنند، هیچ کدام حداقل تا آن لحظه دشمنان نظام نیستند، چون توسط مجاری قانونی متصل به نظام مورد تأیید قرار گرفته اند، به همین علت است که ما می گوییم گزینه اصلح ، یعنی صالح تر باید انتخاب شود، صالح تر بین صالحین. یعنی افرادی که در عرصه هستند، هیچ کدام بر اساس سابقه و لاحقه و مواضع، جزء دشمنان قرار نمی گیرند. این طور نیست که ما در هر انتخابات انقلاب می کنیم، ما در انتخابات بین شخصیت های نظام با سلائق مختلف یک نفر را  انتخاب می کنیم. به همین علت مقام معظم رهبری می فرمایند رأی به هرکدام از این هشت نفر رأی به نظام است، یعنی تمام این افراد در گردونه نظام تعریف می شوند. همه کاندیداها هم در صحبت هایشان می گفتند ما فرایندهای قانونی، احراز صلاحیت شورای نگهبان و نتیجه انتخابات را در هر شکل قبول داریم و بارها اعتقاد خودشان را نسبت به فرایند های نظام و اعتقاد به اسلام و ولایت فقیه اعلام کردند.

البته ممکن است بعضی ها نیت های ناخالص خود را پنهان کرده باشند یا بعداً در معرکه که قرار گرفتند نتوانند تحمل کنند و طغیان بکنند. مثل اتفاقی که در سال 88 افتاد. بنابراین یک نفر انتخاب می شود و سایر جریان ها و کاندیداهای آن ها، سجده شکر به جا می آورند که وظیفه خودشان را برای اسلام و انقلاب انجام دادند میدان آمدند ولی بار به دوش دیگری افتاد.

در نظام مردم سالاری دینی رقابت بر اساس خیر است، "فاستبقوا الخیرات" است، از باب انجام تکلیف است، بنابراین افرادی که رأی نمی آورند در نظام تکلیفی باید خوشحال تر باشند از کسی که رأی آورده است. چون آن کسی که رأی آورده تازه اول مشکلاتش است و بار 77 میلیون آدم را به دوشش گذاشته اند و تازه بهشت و جهنم این 77 میلیون و چه بسا تمام جهان اسلام و چه بسا تمام عالم بشریت و چه بسا تا انتهای تاریخ را باید جواب بدهد. به همین خاطر باز مقام معظم رهبری اشاره کردند که این انتخابات برای چهار سال نیست، برای چهل سال آتی است، یعنی اقدامات یک رئیس جمهور آثار چهل ساله دارد که اگر خیر باشد باقیات الصالحات ادامه دار و اگر شر باشد شر ادامه دار خواهد بود.

پس کسی که رأی آورده است تازه ابتدای گرفتاری اش است و دیگران باید به او سرسلامتی بدهند و خداقوت بگویند و به او دلداری بدهند و کمکش کنند. در حرکت قشنگی که کاندیداهای اصولگرا در این دوره انجام دادند نشان دادند که بالاخره این بلوغ سیاسی را دارند که در نظام مردم سالاری دینی به کسی که برنده شده است تبریک بگویند و بروند به او بگویند که ما می خواهیم کمک کنیم. زودتر از همه هم آقای جلیلی این کار را کرد و این نشان دهنده بلوغ گفتمان انقلاب اسلامی و نماینده این گفتمان است.

نکته بعدی در جریان گفتمان انقلاب، طرفداران گفتمان انقلاب شخصیت زده نیستند، حب و بغض شخصیت گرا ندارند، یعنی این نیست که در یک نفر هضم شده باشند، افراد را بر اساس مواضع و عملکردشان تحلیل می کنند. اگر کسی خارج از نظام باشد از نظر آن ها شر است، اما اگر کسی در داخل نظام بود، مواضع و عملکرد مثبت و منفی را می بینند. تمام انسان ها سیاه یا سفید که نیستند، در درجاتی بعضی مواضعشان مواضع مثبت است، برخی توانایی هایشان مورد قبول است، بعضی مواضع و عملکردهایشان هم منفی است. ما در رابطه با کاندیدایی که از او حمایت کردیم و رئیس جمهور شد یعنی آقای احمدی نژاد، همین رفتار را داشتیم، جایی که خوب عمل کرد، مصلحانه عمل کرد، در راستای نیات حضرت ولی عصر(عج) و نائب بر حقش عمل کرد، یک حمایت همه جانبه از او شد، جایی که دچار مشکل شد، دچار مسأله شد، اول از همه توسط دوستان اعتقادی اش، یعنی حامیان گفتمان انقلاب مورد نقد قرار گرفت، ما نسبت مان با دیگران هم همین است، بر اساس مواضعشان و رویکردهایشان.

صابرنیوز: رویکردهای آقای روحانی چه ایرادی داشت که از او حمایت نکردید؟ دلیل حمایت جبهه پایداری از ایشان بعد از انتخابات چه بود؟

امروز آقای روحانی بر سر کارند، اگر مواضعی منطبق با مواضع انقلاب بگیرند، ما حمایت می کنیم، آقای روحانی که جای خود، هرکس دیگری هم که مواضع صحیحی بگیرد که با مواضع انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی سنخیت و نزدیکی داشته باشد، از او هم حمایت می کنیم، چون در جبهه پایداری شخص مهم نیست، بلکه گفتمان انقلاب و رفتار مطابق آن مهم است. رأی ما به گفتمان و مدلی که آقای روحانی در نشست خبری خود مطرح کردند، نزدیک بود، اما نه به این معنا که به شخص آقای روحانی رأی می دادیم، چونکه آقای جلیلی در این گفتمان در تراز بالاتری از آقای روحانی قرار داشت و بعد از آقای جلیلی هم کسان دیگری مطرح بودند.

 اولین مصاحبه آقای روحانی قابل تقدیر بود، چرا که با مواضع امام و رهبری سازگاری داشت. جبهه پایداری بنابر اصل همیشگی و قاطع خویش باید بر ولایتمداری پایدار بماند و ما دیدیم در اولین جلسه مطبوعاتی ایشان، در مقابل سؤال خبرنگاران خارجی و در حوزه تعلیق انرژی هسته ای ایشان ایستادگی کرد و محکم گفت گذشت آن دوره! ما دنبال حفظ حقوق ملت ایران هستیم. این یک موضع خوب و اصولی و قابل قبولی بود. صحبت های آقای روحانی در نشست خبری نزدیک به گفتمان انقلاب اسلامی بود. جریان مقاومت و گفتمان مقاومت هم حرفش همین بود که ما نمی خواهیم مقابل نظام سلطه کوتاه بیاییم، ما ولو به اینکه تحت فشار قرار بگیریم، از ارزش های انقلاب و از حقوق حقه ایران دفاع می کنیم. حالا اگر کسی که جزء جریان ما نیست همین حرف را بزند، این از نظر ما حرف زیبایی است، ما آرزو می کردیم ایشان این حرف ها را زودتر بزند، آرزو می کردیم این حرف های عزت مندانه را در عملکرد سابقشان هم ببینیم، اکنون هم که این مطالب از سوی ایشان بیان می شود بگوییم قبول نمی کنیم؟ نه، قطعا حمایت می کنیم و قطعا تأیید می کنیم. تا وقتی ایشان در راستای منویات مقام معظم رهبری و در راستای تحقق اسلام انقلابی به گفته ایشان که می خواهند آب در دل آقا تکان نخورد، عمل کنند، ما از او حمایت می کنیم. ایشان گفته اند می خواهد با افراطیونی که با نظام زاویه دارند و مرزشان با معاندین انقلاب مشخص نیست مرزبندی کند، این حرف ها حرف های خوبی است. اینکه بخواهد با تدبیر و برنامه ریزی و قانون گرایی کارها را انجام بدهد، این حرف ها حرف های خوب و درستی است. امیدواریم آقای روحانی با نیاوردن چهره هایی افراطی که سابقه عضویت در حزب مشارکت  و کارگزاران دارند و نسبتشان با معاندین انقلاب روشن نیست، در عمل ثابت کنند میدانی برای افراطیون باز نخواهند کرد.

نکته بعدی این که این حرف ها، حرف های بچه های انقلاب است. مگر کاندیداهای گفتمان انقلاب غیر از این را می گفتند. ما موضوعمان اشخاص نیست، موضوعمان مواضع و عملکردهاست. این مواضع مواضع اصولی است. پس ما این مواضع را تأیید می کنیم و حمایت می کنیم.

صابرنیوز: تعامل جبهه پایداری با دولت آینده چگونه خواهد بود؟ آیا به عنوان جریان رقیب وارد عمل می شود؟

یکی از رفتارهای غلطی که باز در طول 8 سال گذشته ما دیدیم، ادامه دادن رقابت ها بود. برنتافتن رأی مردم بود. سال 84 آقای احمدی نژاد علی رغم میل باطنی خیلی ها رأی آورد. این ها چهار سال تلاش کردند آقای احمدی نژاد موفق نشود. سال 88 این به اوج خودش رسید که اصلاً جریان انتخابات را قبول نکردند و این رقابت را 8 سال ادامه دادند. بداخلاقی کردند، تنش در کشور درست کردند، مزاحمت برای کار دولت ایجاد کردند، از ابزار خودشان در بازار و در جاهای مختلف استفاده کردند برای مشکل سازی برای دولت. این کار غلط و ناصحیح بود. کاندیداهای اصولگرا با رفتار اخلاقی خودشان و تبریک به رئیس جمهور منتخب، به فتنه گرهای سال 88 و آن هایی که می گفتند که "ادب مرد به ز دولت اوست" و بر اساس این شعار که دولت بی ادب است، او را تخریب می کردند، به مدعیان ادب، با این حرکت خودشان ادب یاد دادند.

ادب بالاتر حالا این است که معتقدان به گفتمان انقلاب با اینکه کاندیدای مورد نظر آن ها رأی نیاورده، به رأی سایر افراد احترام بگذارند، همین طور که خود ایشان هم اذعان دارند رئیس جمهور کل ملت ایران خواهند بود و بر این اساس در راستای حفظ و ارتقاء و تعالی آرمان های انقلاب به دولت او کمک کنند. این کمک به معنای حمایت معنوی است.

نکته بعد موضع ولایتمداری ماست. بالاخره مقام معظم رهبری در همین جلسه اخیر فرمودند که همه موظفند به دولت منتخب کمک کنند. این "همه" شامل حامیان گفتمان انقلاب و جبهه پایداری هم می شود، ما بیش از همه مدعی ولایتمداری هستیم و به این علت، علی رغم اینکه کاندیدای ما رأی نیاورده و چه بسا در بعضی مسائل اختلاف گفتمانی هم با رئیس جمهور منتخب داریم، اما بنا به دستور ولی فقیه موظفیم حتی بیش از دیگران به دولت جدید کمک کنیم و این موضوع به این معنا نیست که مسائلی که مورد اختلاف فکری و گفتمانی بوده است، حل شده است، چون این مسائل مبنایی و استدلالی و برآمده از یک جهان بینی است و با یک روز و دو روز و یک ماه و دو ماه و حتی یک سال و دو سال تغییری در آن حاصل نمی شود.

رفتار ما با آقای روحانی در دولتش کاملا یک رفتار تکلیفی خواهد بود. همان طوری که در جریان انتخابات کاملا تکلیفی عمل کردیم. ما در جریان انتخابات یک تشکل اصولگرا هستیم، در دایره اصولگرایی به گزینه اصلح رسیدیم که آقای لنکرانی بود که عضو جبهه پایداری بود. بعد که ایشان منصرف شدند، گزینه ما در بین هشت نامزد موجود آقای جلیلی بود، اگر ایشان نمی آمدند ما از بین موجودین به فردی که به گفتمان انقلاب نزدیک تر بود، مانند آقای حداد می رسیدیم، حتی بعد از آقای حداد گزینه های دیگری در بین اصولگرایان بودند که البته این گزینه غیر از آقای روحانی بودند. بالاخره از دامنه اصولگرایی یکی را انتخاب می کردیم.

اگر مواضعی را که آقای روحانی در نشست خبری بعد از انتخاب اتخاذ کردند، قبل از انتخابات نیز اتخاذ کرده بودند، در مورد آقای روحانی، همان طور که در گذشته سیاسی ایشان در جریان انتخاباتهای مجلس اغلب ایشان عضو لیستهای جریانهای وابسته به اصولگرایی مانند جامعه روحانیت مبارز تهران بوده اند و در عمکرد ایشان هم نشان دهنده این موضوع بود قطعا نگاه دیگری به او داشتیم اما نه به این معنا که به عنوان کاندیدای گفتمان مقاومت به او رأی می دادیم. رسانه های وابسته مغالطه نکنند، اگر الآن هم با وجود اینکه آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده اند، باز هم به شرایط انتخابات برگردیم در بین نامزدهای موجود گزینه جبهه پایداری آقای جلیلی خواهد بود. البته این طور نیست که ما چون یک نفری نامش لنکرانی است از او حمایت می کنیم، ما به خاطر مواضع و منش و دیدگاه های اقای دکتر لنکرانی از او حمایت می کردیم. اینکه آقای دکتر روحانی در دولت آینده به عنوان عضو با سابقه جامعه روحانیت مبارز تهران یک رفتار اصولگرایانه منطبق بر ارزش ها به نمایش بگذارد، آرزوی ماست و در این صورت با تمام قوا از او حمایت می کنیم. اما اگر هرجا، رفتار خلاف اصول و ارزش ها و منویات حضرت آقا ببینیم، همانطوری که به آقای دکتر احمدی نژاد تذکر دادیم در مواردی که دیدیم، قطعاً به وظیفه و تکلیف شرعی خودمان نسبت تذکر دادن به آقای روحانی عمل خواهیم کرد. معیار ما هم صد البته این است که جبهه پایداری مشروعیت نظام و همه مسئولان ان را به ولایت فقیه دانسته و می داند و حد و مشخصه افراد را در تطبیق گفتمانی-رفتاری با مقام ولایت و قانون مداری ان ها که برگرفته از قرآن و عترت است به سنجش می گذارد.

صابرنیوز: علت موضع گیری تند برخی رسانه های اصلاح طلب و شبه اصلاح طلب افراطی و وابسته و برخی شخصیت های اصلاح طلب علیه جبهه پایداری چه چیزی است؟ از اینکه از آقای روحانی حمایت کرده اید گویا خیلی ناراحت شده اند!

بعضی هستند که در این کشور به خاطر اینکه ضعیف اند، به خاطر اینکه سازشکارند، به خاطر اینکه فرصت طلبند اعم از اینکه وابسته به کدام جریان سیاسی باشند، با ایجاد اختلاف و دعوا و تنش، سعی می کنند پالانی برای خودشان بدوزند و جایگاهی برای خودشان دست و پا کنند. عده را به عنوان چماق بر سر دولت نشان بدهند تا بتوانند در این عرصه برای خودشان آلاف و الوفی بهم بزنند و این تنش ها و دعواها به جز رشد فرصت طلبان چیز دیگری را تحقق نمی بخشد.

نقد محققانه و انجام وظیفه عالمانه موضوع بحث من نیست. بالاخره یک جریان سیاسی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را دارد. فرقی نمی کند  رئیس جمهور منتخب  مورد علاقه او باشد یا نباشد، جایی که لازم است امر به معروف بکند، باید بکند و جایی که لازم است نهی از منکر بکند، باید بکند. اما بحث دعوا و اختلاف و فرصت سازی برای فرصت طلب ها، طبیعتاً جبهه پایداری علاقه مند نیست که فرصت طلب های سیاسی با چماق نشان دادن این و آن برای خودشان زمینه رشد و تحمیل خودشان به جریان نظام را فراهم کنند.

نکته بعدی که باید به ان توجه کرد این است که بله، این حضرات به اصطلاح اصلاح طلب مثل آقای زیباکلام که در مصاحبه اخیرشان نسبت هایی داده اند به جبهه پایداری که به نظر می رسد بیشتر برازنده خودشان است، تحلیل هایش را در یک سال اخیر نگاه کنید. این طیف از اول می گفتند اصلاح طلب ها جایی ندارند و رأی نخواهند آورد و به جایی نخواهند رسید. حرفشان در آن تحلیل ها این بود که ما باید خودمان را به یک اصولگرای معتدل نزدیک کنیم و سهمی از کابینه او بگیریم. بعضی ها نزدیکان آقای هاشمی را ذکر می کردند و بعضی ها مثل آقای زیباکلام اشاره به آقای قالیباف می کردند. یعنی اینکه این حضرات اصلاح طلب هیچ جایگاهی برای خودشان نمی دیدند. در جریان این انتخابات این کار را عملیاتی کردند. آمدند خودشان را پشت یک نفری که هیچ نسبتی با آن ها ندارد قرار دادند.

آقای روحانی چه کسی است؟ ایشان عضو جامعه روحانیت مبارز تهران است. جامعه روحانیت یکی از قدیمی ترین جریانات وابسته به اصولگرایی است که در رأس آن آقای مهدوی کنی است. آقای روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی که در فتنه سال 78 برخورد سفت و سختی با فتنه گران آن زمان که مورد پشتیبانی دولت اصلاحات بودند، کرد. آقای روحانی  پنج دوره ای که انتخاب شده برای انتخابات مجلس، اغلب از طریق اصولگرایان انتخاب شده و به مجلس راه یافته است و جزء طیف اصولگرای مجلس بوده است و هیچ وقت هم حاضر نشده است بگوید من اصلاح طلبم. نمی خواهم بگویم ایشان حتما اصولگراست، ولی قطعا اصلاح طلب هم نیست  ولی این اقایان می خواهند با قرار دادن خود پشت سر اقای روحانی دولت وی را در اختیار بگیرند تا شاید بتوانند خودشان را احیا کنند. انها تلاششان این است که با ایجاد فضای دو قطبی بین اصولگرایان به ویژه جبهه پایداری با اقای روحانی، ایشان را وادار به تمکین کنند مواضع اخیر بعضی از افراد جبهه پایداری مبتنی بر تعامل مصلحانه و تکلیفی با دولت اقای روحانی بازی انها را بهم زده است به همین خاطر شما روزنامه ها و افراد و سایت های اصلاح طلب را می بینید که عصبانی هستند، راز عصبانیت آن ها در این است. به همین علت نسبت به یک موضعی واکنش نشان می دهند، به خاطر اینکه می بینند بازی شان دارد به هم می خورد. این ها می خواستند بیایند به یک شخصیتی که اصلاح طلب نیست بگویند تو با حمایت ما به اینجا رسیدی، اصولگراها تو را قبول نداشتند و در مقابل تو هستند. حالا می بینند بعد انتخابات با این فرایندی که دارد اتفاق می افتد این دو قطبی که آن ها می خواستند ایجاد کنند دارد به هم می خورد و تمام رشته هایشان پنبه می شود. گروه هایی که عصبانی هستند اول فرصت طلبانی هستند که با ایجاد و نمایش دعوا در کشور می خواهند یک عده از نیروهای انقلاب را در مقابل دولت آتی قرار بدهند و برای خودشان جایگاهی دست و پا کنند و دوم اصلاح طلبانی که هیچ جایگاهی در افکار عمومی نداشتند و با وصل کردن خودشان به یک چهره غیر اصلاح طلب تلاش می کنند یک فضای تنفسی به قول خودشان فراهم کنند، و به این دولت و به این شخصیت به عنوان یک دوران گذار نگاه کنند که بعد بتوانند مانند اینکه بعد از هاشمی خاتمی را سر کار آوردند، بعد از آقای روحانی یک چهره اصلاح طلب را روی کار بیاورند. وقتی می بینند این فضا با هوشیاری بچه های انقلاب فراهم نمی شود از عصبانیت فریاد می کشند.

صابرنیوز: آیا این حمایت بعد انتخابات از آقای روحانی شائبه سهم خواهی جبهه پایداری از دولت آینده را تقویت نمی کند؟

ما به علت نگاه تکلیفی مان، حتی از کاندیداهای خودمان مانند آقایان لنکرانی و جلیلی توقع بودن در کابینه را نداشتیم، چه برسد از دیگران. حتی دکتر لنکرانی که عضو جبهه پایداری بود در مصاحبه ای در همان اولین روزهای اعلام کاندیداتوری این گونه بیان داشتند که اعضای جبهه پایداری آخرین نفراتی هستند که من به آن ها برای ورود به کابینه فکر می کنم. وقتی کسی که عضو جبهه ماست اینگونه می گوید و ما هم توقعی از او نداریم، آن موقع ما توقع داریم که کسی که رابطه سیاسی روشن با ما ندارد او از ما استفاده بکند؟ قطعا کسانی که به مسئولیت ها در نظام، نگاه قدرت طلبانه دارند، دیگران را هم مثل خودشان می پندارند و این پندار خود را به مؤمنین به اسلام و انقلاب و ولایت نسبت می دهند.

صابرنیوز: اگر در پایان نکته ای دارید بفرمایید.

آخرین بحث من  این است که همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند نامزدها به گونه ای حرف بزنند که اگر خرداد سال آینده نوار حرفهای امروزشان را پخش کردند شرمنده نشوند، رسانه ها فضایی را فراهم نکنند که عدم توفیق های دولت بعدی به گردن دیگران انداخته شود و ماجرای "نگذاشتند کار کنیم" تکرار شود. جبهه پایداری بنا ندارد که اجازه دهد که عدم پاسخگویی های دولت اینده به او نسبت داده شود.

صابرنیوز: ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید

 

پایداری به روحانی به دید رقیب نگاه نمی کند


خبرگزاری فارس: انتقاد سخنگوی جبهه پایداری از ضعف اخلاقی برخی رسانه‌ها و سیاسیون

سیدامیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار سیاسی فارس در مشهد با ابراز نارضایتی از برداشت نادرست برخی رسانه‌ها و بداخلاقی‌های صورت گرفته پیرامون یکی از مصاحبه‌های اخیر وی، اظهار کرد: در چند روز گذشته مصاحبه‌ای با خانه ملت پیرامون موضوع سوم تیر که منجر به پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات شد، داشتم که متاسفانه برداشت‌های نادرست و بداخلاقی‌های زیادی در پی داشت.

* انتقاد سخنگوی جبهه پایداری از ضعف اخلاقی برخی رسانه‌ها و اظهارات سیاسیون

وی افزود: در این مصاحبه از لابه‌لای صحبت‌های بنده که یکی از جملاتم معترضه بود، با بداخلاقی رسانه‌ای و با استفاده از کلمه مخدوش تیترهای ناصحیح و تاسف باری ساخته و خبر را منتشر کردند. قاضی‌زاده با بیان اینکه تحریف صحبت‌های بنده در خبر و جابجایی برخی کلمات و استفاده از تعابیر نادرست، نشان از بداخلاقی سیاسی و رسانه‌ای دارد، تصریح کرد: انتشار این اخبار با نیات مغرضانه سبب پراکندن و انتشار پیامک‌هایی توهین‌آمیز به برخی شخصیت‌های فقاهت و مرجعیت همراه بود.

* جبهه پایداری از گفتمان درست حمایت و در برابر نادرست‌ها مواضع انتقادی دارد

سخنگوی جبهه پایداری گفت: جبهه پایداری، جریانی گفتمانی است که از عملکرد درست و صحیح حمایت کرده و نسبت به عملکرد نادرست مواضع انتقادی خود را بیان می‌کند. وی ادامه داد: معیار و چارچوب جبهه پایداری، انقلاب اسلامی، اسلام ناب و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری است؛ ما آنچنان محو شخصیت فردی نمی‌شویم که نقصان‌های وی را نادیده بگیریم و یا آن گونه مخالف نمی‌شویم که شاخصه‌های مثبت وی را بیان نکنیم. قاضی‌زاده تاکید کرد: عملکرد جبهه پایداری در انتخابات 92 مصداق همین رفتار بود؛ جبهه پایداری با وجود انصراف گزینه‌اش، از فردی دیگر که به عنوان مستقل نامزد شده بود، حمایت کرد.

* امیدواریم روحانی همان طور که گفت؛ نگذارد آب در دل آقا تکان بخورد

نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی با ابراز خرسندی از اینکه مواضع حسن روحانی رئیس‌جمهور منتخب در کنفرانس مطبوعاتی وی در روز دوشنبه 27 خرداد ماه، مواضع منطبق بر نظام بود، گفت: مواضع روحانی در کنفرانس مطبوعاتی‌اش، مواضعی قابل دفاع، قابل تشکر بوده و نشان‌دهنده پیروی همه جانبه وی از مقام معظم رهبری داشته است. وی تاکید کرد: جبهه پایداری گفتمانی وابسته به جریان اصولگرایی بوده و طبیعتا در انتخابات همان‌طور که قبلا اشاره کرده‌ام کاندیدایی را انتخاب می‌کند که وابسته به این گفتمان باشد؛ عملکرد کاندیداها در گذشته اگر نشان‌دهنده اصولگرایی باشد مورد حمایت جبهه پایداری بوده و مصاحبه مطبوعاتی روحانی در 27 خرداد ماه رویکردی اصولگرایانه از وی به نمایش گذاشت که امیدواریم این رویکرد در عمل نیز دیده شود. سخنگوی جبهه پایداری ادامه داد: امیدواریم بر مبنای صحبت‌های روحانی که در سایت جهان نیوز و روزنامه کیهان درج شده بود، نگذارد آب در دل آقا تکان بخورد و به طور جدی آرمان‌های نظام را پیگیری کند؛ هم چنین امید است که وی همان‌طور که در صحبت‌های خود اذعان داشت از نفوذ افراطیون که با تمسک به وی قصد قدرت‌طلبی دارند جلوگیری کند؛ افراطیونی که مواضع‌شان با معاندان نظام روشن نیست و برخی رفتارهایشان در سال‌های گذشته همراهی معنوی آنان را با مخالفان نظام نشان داده است.

* جبهه پایداری به رئیس‌جمهور منتخب به دید رقیب نگاه نمی‌کند/ اعلام حمایت جبهه پایداری از رئیس‌جمهور منتخب

قاضی‌زاده با اذعان اینکه جبهه پایداری همواره پیگیر آرمان‌های نظام و انقلاب اسلامی است، گفت: جبهه پایداری دوری از حلقه انحراف و فتنه‌گران نظام را در راس اهداف خود قرار داده است. وی یادآور شد: جبهه پایداری مطابق با فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با همکاری با رئیس‌جمهور منتخب، در چارچوب دفاع از ارزش‌های اسلام و انقلاب و رهنمودهای مقام معظم رهبری با دولت جدید همکاری می‌کند. نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: ما نظیر کسانی نیستیم که از سال 84 تاکنون با دولت وقت به مدت هشت سال رقابت خود را ادامه داده و با تحمیل خواسته‌های خود به دولت ایجاد تنش در عرصه مختلف سیاسی اقتصادی کرده و منجر به مشکلات فراوان دولت وقت شدند؛ همان طور که کاندیداهای اصولگرا با حرکت زیبای خود و پیام تبریک اعلام حمایت و همکاری خود به کاندید پیروز درس اخلاق به فتنه‌گران 88 دادند؛ جبهه پایداری نیز امروز با توجه به اوضاع کنونی کشور نه تنها به رئیس‌جمهور منتخب به دید رقیب نگاه نکرده بلکه در مسیر انجام رسالت و خدمت به ملت شریف ایران به وظیفه خود عمل می‌کند؛ رقابت انتخابات پایان یافت و ما امروز برای کاندیدای پیروز آرزوی موفقیت در تمام عرصه‌های کشورداری می‌کنیم.

* پیشنهاد مشورت از سوی روحانی برای چینش وزرای کابینه یازدهم نداشته‌ایم

وی اذعان کرد: جبهه پایداری، جریانی دینی و معتقد بوده و نگاهی معطوف به قدرت ندارد و همان طور که در مصاحبه‌های گذشته به طور مکرر تکرار کرده‌ام، تاکنون از سوی روحانی درخواست مشورت برای چینش وزرای کابینه نداشته‌ایم. قاضی‌زاده افزود: البته باید گفت که جبهه پایداری نیز از رئیس‌جمهور منتخب انتظاری مبنی بر مشاوره و معرفی گزینه از جبهه پایداری ندارد. به گفته سخنگوی جبهه پایداری کابینه دولت یازدهم باید متشکل از افرادی متدین، متعهد، متخصص و پیرو ولایت باشد.

رمزگشایی از رفتار سیاسی آیت الله مصباح یزدی

رمزگشایی از رفتار سیاسی آیت الله مصباح یزدی

حمیدرسایی:


انتخابات امسال هم مانند تمام اتفاقات مهم سیاسی دیگر برای خودش حال و هوایی داشت. ائتلاف کاندیداها و حضور مستقل ها ، رسانه ها و شخصیت ها ، کاندیداها و برنامه ها ، احزاب و گروه ها ، همه و همه در حال قُل خوردن در دیگ جوش آمده از حماسه سیاسی سال ۹۲ بودند و هر کس با امتحانی که پس داد، خودنمایی کرد.


در این بین اما رفتار انتخاباتی یکی از چهره های مطرح دینی _ سیاسی، افکار عمومی و رسانه ها را به خود جلب کرده و مدتی است به سوژه اصلی آنها تبدیل شده. آیت الله مصباح یزدی یکی از مطرح ترین چهره های کرسی فلسفه و علوم معقول و منقول در مجامع علمی داخل و خارج، از ابتدای انقلاب و نه تنها در دوره حاکمیت اصلاح طلبان که بعد از آن هم میدان سیاست را رها نکرد و در بزنگاه های مختلف نقش آفرین بود و تصمیم ساز، از جمله در انتخابات سال ۸۴ و مقابله با فتنه سال ۸۸ و بعد از آن، تا رسید به انتخابات مجلس نهم که یکی از پیچیده ترین بازی های جریان فتنه را که به دنبال غیررقابتی نشان دادن انتخابات بود، با راه اندازی جبهه ای در بدنه جریان اصولگرایی بهم زد.


اکنون در هفته ها و ماه های اخیر و بویژه پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات، تصمیم آیت الله مصباح برای ورود در انتخابات و معرفی یکی از چهره های انتخاباتی به عنوان کاندیدای اصلح ریاست جمهوری، تبدیل به سوژه برخی از رسانه ها و شخصیت های مذبذب برای عقده گشایی شده تا جایی که برخی با جنجال و هیاهو سعی می کنند نکاتی را به عنوان شبهه در ذهن مخاطب جانمایی کنند:
چرا آیت الله مصباح به عنوان یک عالم دینی تا این سطح در سیاست دخالت می کند؟ دلیل حمایت از دکتر لنکرانی چه بود؟ چرا از لنکرانی تا این اندازه پر رنگ حمایت کرد؟ چرا وقتی دکتر لنکرانی انصراف داد، بلافاصله آیت الله مصباح از کاندیدای دیگری حمایت نکرد؟ اگر لنکرانی اصلح بود، پس چرا بعدا از جلیلی حمایت کرد؟ آیا شناخت ایشان از کاندیداهای دیگر هم به همین شکل بود؟ آیا صلاح بود بعد از لنکرانی ایشان مجددا از شخصیت دیگری حمایت کند؟ چرا آیت الله مصباح به راه حل وحدت برخی از سامانه ها تن نداد و تاکنون چندبار این بازی را بهم زده است؟ اساسا باتوجه به برخی رفتارهای غیرقابل دفاع احمدی نژاد در سال های اخیر، آیا بهتر نبود آیت الله مصباح از شخصیت دیگری حمایت نکند تا اگر رییس جمهور بعدی هم دچار آفت هایی شد، دامن ایشان از این آفت ها مصون بماند و ...
هر چند این سئوالات درباره رفتار بسیاری از علمای محترم دیگر و حتی برخی از مراجع معظم تقلید که هر یک بنا به وظیفه ای که تشخیص داده و با بیانات یا اطلاعیه های رسمی و یا در دیدارهایشان یکی از کاندیداهای محترم را مورد تفقد و حمایت قرار داده بودند نیز مطرح بود، اما آنچه هرگز در این ایام به سطح رسانه ها کشیده نشد، ایراد اشکال یا علامت سئوال درباره آن تصمیم های محترم بود!


 همین یک دلیل کافی است تا بدانیم تخریب های گسترده علیه آیت الله مصباح آن هم در این سطح و گستره، در حقیقت تخریبی علیه همه علمایی است که بنابر وظیفه دینی و انقلابی و البته بنا بر شناختی که از کاندیداها داشتند و آنها را اصلح می دانستند، برای تحقق حماسه سیاسی به میدان آمدند. اما چرا سیبل این همه تخریب و در حقیقت به نمایندگی از علمای معظم دیگر آیت الله مصباح است!؟


بی شک اینها همه سئوالاتی بود که رسانه های جریانات سیاسی تلاش می کردند با انتشار گسترده آن از تأثیر آیت الله در میدان سیاست کم کنند. شاید تلاش رسانه ها در این خصوص- با انگیزه های مختلف - در میان بخشی از مخاطب نیز به عنوان شبهه جا خوش کرده باشد! غافل از این که همه این سئوالات، از منظر جماعتی به میدان سیاست، تبدیل به یک شبهه و اشکال می شود! در حالی که از زاویه نگاه علامه مصباح یزدی و برخی از علمای محترم دیگر، همه رفتارهای سیاسی آنها بر اساس یک منطق روشن دینی است.


واقعیت آن است که برای رمزگشایی از رفتار سیاسی هر فرد، نباید او را بر اساس ملاک ها و شاخصه هایی که خود می پسندیم و قبول داریم، مورد تحلیل قرار دهیم بلکه باید وی را بر اساس شاخصه ها و ملاک هایی که او رفتار سیاسی خود را بر آن بنیان نهاده، مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و بعد آن شاخصه ها را با ملاک های حقیقی برگرفته از دین تطبیق داد. آیت الله مصباح نیز از این قاعده مستثنی نیست.
از نگاه خیلی ها بُرد و باخت در عالم سیاست بویژه در دوره انتخابات که هواداران برای یکدیگر کُرکُری می خوانند، یعنی همه چیز. از نگاه آنها فصل انتخابات که می رسد حتما باید یا هوادار تیم قرمز باشی یا آبی، باید در جنگ حیدری _ نعمتی جناح ها یک طرف را داشته باشی اما قطعا این نگاهی نیست که خروجی آن الزاما با معارف دینی تطبیق داشته باشد.


مصباح یزدی فقیهی است که انتخابات را از منظر فقه می بیند و تکلیف، نه از دریچه قواعد سیاسی و نتیجه؛ برای همین رفتارش برای بسیاری از اهالی سیاست که همه بنیان فعالیت های سیاسی شان بر نتیجه استوار است، قابل فهم نیست. برای انتخاب اصلح، نظرسنجی مهمترین شاخصش نیست یا بهتر بگویم اصلا شاخص نیست؛ ائتلاف را عاقلانه و بی اشکال می داند اما چون بازیگران عالم سیاست را خوب می شناسد، آن را تحقق نیافتنی می داند. در نگاهش، خدای عالم سیاست با خدای جبهه جنگ یکی است، برای همین با قاطعیت می گوید: خدا منتظر نظرسنجی نمی ماند؛ با قاطعیت معتقد است: اگر همه برای خدا کار کنند، اصلح مقبول جامعه می شود و همه اینها یعنی نگاه به سیاست از دریچه ای دیگر، نه دریچه ای که اهالی احزاب و گروه ها و حتی شاید برخی محترمین در لباس روحانیت به آن نگاه می کنند.
از نگاه آیت الله از آنجا که تاکید صریح روایات و البته نایب امام در موضوع انتخابات، بر انتخاب اصلح است و بخش قابل توجهی از متدینین و خواص جامعه برای شناخت اصلح، نگاه شان متوجه اوست، تکلیف دارد تا کاندیدای اصلح را معرفی کند، پس در انتخابات ورود می کند حتی اگر برخی جریانات سیاسی را خوش نیاید و تکفیرش کنند. از طرفی با شناختی که طی چند سال از رفتارهای یکی از کاندیداها به نام دکتر باقری لنکرانی پیدا کرده بودند، او را اصلح می دانستند نه آنهایی که با هم به هر دلیلی ائتلاف کرده بودند و کنتور نظرسازی ها تا مدتی برای برخی از آنها عدد می انداخت.


در مرام آیت الله کار سیاسی همانند پادگان نیست که یکی بگوید به چپ چپ و همه به سمت چپ رژه بروند، عالم حزب بازی های رایج هم نیست که اگر تو به نتیجه ای بر خلاف رأس تشکیلات حزب رسیدی، از حلقه یاران خارج شوی؛ برای همین در جلسه معرفی کاندیدای اصلح جبهه پایداری، باقری لنکرانی را خطاب قرار داد که ما تو را اصلح می دانیم اما اگر شخصا به غیر از خودت فرد اصلح دیگری سراغ داری، خائنی به نفع او کنار نروی! حتی خطاب به جمعیت پرشور حاضر در سالن سیدالشهداء که برای حمایت از لنکرانی تجمع کرده بودند، اعلام کرد: همه باید شخصا یقین کنید فردی که برایش جمع شده اید اصلح است و الا باید بروید و برای آن که اصلحش می دانید فعالیت کنید! این ادبیات با این صراحت جز از زبان خمینی و بعد از او از زبان خامنه ای شنیده نشده و این راز پیکان این همه تخریب به سمت مصباح یزدی است.


آیت الله بر اصلحیت باقری لنکرانی اصرار داشت و تا زمانی که وی در عرصه رقابت کاندیدا بود، بر این نظر پافشاری کرد و البته برخی را خوش نمی آمد، آنها از نگاه خودشان و بر اساس شاخص های مورد نظرشان، دیگری را اصلح می دانستند، برای همین دلشان می خواست از اعتبار این عمار انقلاب در تأیید کاندیدای مورد نظرشان بهره ببرند و وقتی چنین نتیجه ای حاصل نشد، سئوالات با مضمون تخریب آغاز شد که چرا آیت الله مصباح بر نظر خودش تا این حد پافشاری می کند و صد البته اگر این پافشاری درباره کاندیدای مطلوب آنها بود، هرگز این پافشاری نامطلوب جلوه می کرد!
این کم لطفی البته یک سویه نبود که برخی از دوستان نیز در برابر این تفریط غرض ورزانه، به دامن افراط محبت گونه ولی ناآگاهانه گرفتار شدند و بر خلاف مشی عملی و سلوک دینی و سیاسی استاد، رسیدن به هر نتیجه ای بر خلاف نتیجه استاد را خطا و گناه می دانستند، هر چند این نتیجه بر اساس شاخص هایی که آیت الله فرموده بود، به دست می آمد!


لنکرانی با تصمیم خودش از صحنه انتخابات و با صراحت تمام به نفع یک کاندیدا کناره گیری کرد. بسیاری از دلسوزانی که جلیلی را نسبت به لنکرانی ترجیح می دادند و اصلح می دانستند و در عین حال دلبستگی به آیت الله مصباح داشتند، با عجله دنبال این بودند که هر چه سریعتر از سرمایه آیت الله مصباح در سبد کاندیدای مطلوب خود یعنی جلیلی استفاده کنند تا در کُرکُری خواندن ها به این حمایت بنازند اما منطق دینی استاد چنین حکم نمی کرد. در جلسه ای یکی از همین افراد با تندی خطاب به من گفت حال که لنکرانی انصراف داده، چرا آقای مصباح در حمایت از جلیلی تعلل می کند؟ و من که تفاوت و فاصله را در دو نگاه می دیدم او را به صبر دعوت کردم. جالب اینجاست که همین فرد چند روز مانده به انتخابات در چرخشی آشکار فقط بر اساس مدل نظرسنجی طرفدار دو آتشه کسی شد که هیچ صلاحیتی برایش قائل نبود و البته الان هم قلم به دست دارد و در مذمت وحدت نکردن می نویسد! از یاد نمی برم که سال ۸۴ یکی از چهره های متنفذ سیاسی که سایت منسوب به او در این روزها بیشترین تخریب را نسبت به آیت الله مصباح و کاندیدای مورد حمایت ایشان داشته، ما را به دفترش دعوت کرد و سه ساعت تلاش کرد تا نظرمان را برای حمایت از کاندیدای مورد نظرش جلب کند. به او گفتم شما اقتصاددان هستید، آیا دیدگاه های اقتصادی این فرد را می پذیرید؟ آیا شیوه های تبلیغی او را قبول دارید؟ پاسخش منفی بود و تنها استدلالش جمایت از آن فرد برای رأی نیاوردن فرد دیگری بود! آیا چنین نگاهی در سیاست نباید مصباح را خاموش کند؟!


آیت الله مصباح که مانند بسیاری از شخصیت های دیگر از دکتر جلیلی شناختی کمتر از لنکرانی داشتند با گذشت چند روز و بر قراری چند نشست و اظهار نظرهای علنی دکتر  جلیلی در خصوص برخی از موضوعات کلیدی در برنامه های تلویزیونی، نهایتا به نسبت کاندیداهای موجود و بر اساس شناخت تفصیلی ای که یافتند، از جلیلی حمایت کردند ...
 دقیقا بر اساس منطقی روشن و بر گرفته از تعالیم دینی و نه حزبی و سیاسی و البته این از نگاه آنها که سال ها برای رسیدن به این جایگاه برنامه ریزی کرده بودند گناه کمی نبود! برای همین هم هفته هاست که تخریب و توهین ها حتی از زبان کسانی که خود را شاگرد معرفی می کنند ادامه دارد، شاگردانی که سال ها قبل خود پذیرفتند در برابر وسوسه هایی مردود شدند!


انتخابات تمام شد اما آنهایی که بر اساس تکلیف در این میدان دویده بودند - مهم نیست از چه کسی حمایت کرده بودند - احساس خستگی نداشتند و آنها که با هزار نیت به میدان آمده بودند، شمارش آرا که تمام شد خستگی به تنشان ماند. این انتخابات درس هایی زیادی به دنبال داشت خصوصا برای اهالی سیاست که از یاد نبرند دین از سیاست جدا نیست یعنی نمی توان با روش باطل و با هزینه باطل به نتیجه حق رسید.
من هرگز آیت الله مصباح را با احساسم نپذیرفتم که عشق با احساس شاید به انحراف کشیده شود اما عشق با عقل حتما احساس را هم به دنبال دارد. این راه را هم البته از همین استاد در نسبتم با رهبری و نایب امام آموختم که ولی فقیه و نایب امام را نباید با احساس پذیرفت بلکه باید با عقل درکش کرد که اگر چنین کردی حتما عشق و رابطه ای احساسی به دنبال دارد البته بدون انحراف.


ما آیت الله مصباح را به تعبیر شهید بهشتی مصباح دوستان می دانیم چون هرگز در مراجعه به او، دعوت به خودش را ندیدیم بلکه همواره دعوت به نایب امام را دیدیم. این نکته ظریفی است که برخی علی رغم سال ها نزدیکی به استادشان درک نکردند و کم کم در عالم سیاست - علی رغم این که چیزی نبودند - شدند دعوت کننده به خود و همین ساقطشان کرد. خدا عاقبت ها را به خیر کند، همی

علائم بایکوت اصلاح طلبان در دولت روحانی


علائم بایکوت اصلاح طلبان در دولت روحانی

 * وقتی توهمات درباره دولت اعتدال هم به پایان خود نزدیک شد

 سایت ضد شیعی و ضد ایرانی العربیه فارسی وابسته به دولت سعودی، با انتشار یادداشتی با عنوان "بالاخره توهمات نسبت به حسن روحانی هم فروخواهد ریخت " خاطر نشان کرد که وی مطلوب اصلاح طلبان نخواهد بود.

 به گزارش رجانیوز، کوروش اعتمادی در العربیه فارسی نوشت: اگر بخواهیم گذرا به سوابق سیاسی حسن روحانی در گذشته و امروز مروری داشته باشیم، متّوجه خواهیم شد که او در طی 34 سال خدمت اش به جمهوری اسلامی، بیشتر با ارگانهای امنیتی و نظامی رژیم همکاری داشته است تا همیاری با جناح بندیهایی درونِ جبهه «اصلاح طلبان» حکومت.

 وی در شرح مسئولیت های روحانی می نویسد: حسن روحانی نخستین فردی بود که در مراسم فوت «مصطفی خمینی» در مسجد ارک تهران، از عنوان "امام" برای آیت الله خمینی استفاده کرد. او در سال‌های نخستین برقراری نظام جمهوری اسلامی، به فعالیت برای تصفیهٔ نیروهای ارتش پرداخت و در مجلس شورای اسلامی در ادوار اوّل و دوّم، ریاست کمیسیون دفاع را برعهده داشت. کارنامه سیاسی حسن روحانی مانند نزدیک‌ترین فرد نظام به او، اکبر هاشمی، سرشار از مناصب مهم اجرایی، امنیتی، نظامی و دیپلماتیک است. شخصیتی مورد اعتماد «رهبر» و نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که در پنج دوره نمایندگی مجلس، نیابت روسای سه دوره از مجالس و ۱۶ سال دبیری شورای امنیت ملی کشور را بعهده داشته است. دهه‌ی شصت او چهره‌ای نظامی‌ وامنیتی بود و عضویت در شورای عالی دفاع، فرماندهی پدافند هوایی، جانشینی فرماندهی جنگ، و ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا را بر عهده داشته است.

 در بخشی دیگر از این یادداشت آمده است: با این حال، برخورد و موضع او با اعتراضات دانشجویی در سال‌های ۷۸ و ۸۲، زمانی که او دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و همچنین نقشی که در حصر آیت الله منتظری ایفاء کرد، همواره مورد انتقاد فعالان حقوق بشر و دانشجویی قرار داشته است. موفقیت روحانی در این انتخابات در وضعیت کنونی معنای خاص می یابد. برخی معتقدند حسن روحانی یار آیت‌الله خامنه‌ای خواهد شد و در شرایط کنونی، مذاکرات اتمی با غرب را همچون روالِ گذشته پیش خواهد برد.

 این یادداشت می افزاید: حسن روحانی مطلوب تمامی جناح بندیهای اصلاح طلبان حکومتی نیست، بلکه او فقط حمایت بخشی از آنها را پشت سر خود دارد. ممکن است در همان آغاز کارِ دولت او، جناحی از اصلاح طلبان حکومتی که انتخابات را تحریم کردند، او را تحت فشار بگذارند تا در خصوص برخی از مطالبات سیاسی بسود «اصلاح طلبان» اقدامات عملی مهّمی را به اجراء درآورد. اینکه بواقع تا چه میزان حسن روحانی پایبند به شعارهای خود در عملی کردن آنها باشد، آینده نشان خواهد داد.

 وی در ادامه با طرح پرسش های مبنی بر اینکه آیا روحانی سیاست خارجه ایران را بگونه دلخواه غرب تغییر خواهد داد نویسد: در حقیقت هیچ انتظاری هم نمیرود که پاسخگوی این پرسشها سرمداران حکومت باشند، بلکه پیشتر این پرسشها پیش روی آن دسته از کنشگران سیاسی قرار داده شده است که بسیار کودکانه پس از «انتخاب» حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور نظام اسلامی به شادی و هلهله برخاستند.

 

*اپوزسیون باید جواب بدهد که چرا فکر میکرده انتخابات فرمایشی است!

 

ملیحه محمدی از فعالین ضد انقلاب نیز طی تحلیلی با عنوان "رابطه مردم و اپوزسیون " نوشت: شاید برخی از دوستان که در جریان انتخابات اخیر با نظریه تحریم یا عدم شرکت، همراه نبوده و اینک نتیجه انتخابات را مطابق با خواست و ارزیابی های خویش یافته اند، خواهان نادیده گرفتن این رویداد باشند و از این موضع برخورد کنند که خوشبختانه مردم در نهایت سیاست اپوزیسیون را برنتابیدند و رویکرد صحیح را برگزیدنداین یک ارزیابی درست از رابطه مردم ایران و اپوزیسیون اما یک مشی غلط در درون اپوزیسیون است.

 وی در ادامه می نویسد: به سابقه این رابطه نیز که مراجعه کنیم "مردم" به معنای طبقه متوسط شهری که اتفاقاً باید با اپوزیسیون همراهی می کردند، در دوم خرداد هفتاد و شش، خلاف توصیه همه احزاب اپوزیسیون در خارج از کشور، دولت اصلاحات را تدارک کردند. اما همین مردم که دیگر باید بدنه اصلاح طلبی محسوب می شدند، در انتخابات شورای شهر دوم تهران در سال ۸۱، علیرغم خواست و تقاضای بسیاری از نیروهای اپوزیسیون، انتخابات را در واقع تحریم و آبادگران را به مجلس و از همانجا احمدی نژاد را به شهرداری و سپس به ریاست جمهوری فرستادند.

 در ادامه یادداشت این ضدانقلاب آمده است: اگر ما به نقد و تحلیل دیدگاهها و عملکرد های خود بنشینیم، میتوانیم محاسبات نادرستی از این دست را از پایه تصمیم گیری های سیاسی خود خارج کنیم و روانشناسی صحیح تری از جامعه مدنی ایران، همان طبقه متوسط شهری که اصلاحات و جنبش سبز از آن برآمده اند، به دست بیاوریم که به زعم من حاکی از گرایش آشکارش به حل تدریجی مشکلاتش با حکومت است و بر همین پایه تمایل مؤکدی را به ورود در هر انتخاباتی و تأثیر گذاری بر آن نشان داده است.

 این یادداشت تصریح می کند: به هر روی و بر اساس همه تجربیات ناموفق اپوزیسیون و تجربیات موفق مردم، اپوزیسیون امروز باید بتواند به خود پاسخ بدهد که با توجه شرایط سیاسی و اقتصادی در سطح داخلی و در عرصه جهانی، چرا گمان می کرده است که انتخابات می تواند "فرمایشی" برگزار شود؟ حکومتی را اینهمه قدرقدرت و اینهمه دور از خرد سیاسی تصور کردن، حاصل یک مبارزه و مقاومت مدنی سی ساله را شکست انگاشتن، آیا نیاز به بازنگری ندارد؟

 

علائم بایکوت اصلاح طلبان در دولت روحانی

 

بیژن صف سری از فعالین ضد انقلاب با انتشار یادداشتی در رسانه های ضد انقلاب  نوشت: عاقبت آن حماسه سیاسی که مورد نظر آقای خامنه ای بود تحقق یافت و مردم با انتخاب یکی از صدیق ترین و نزدیک ترین یاران آقای خامنه ای که ۱۶ سال بعنوان نماینده وی در شورای امنیت ملی در سمت دبیری این شورا، وفاداری خود به نظام را به اثبات رسانده است، جان تازه ای به کالبد فرسوده نظام بخشیدند. این بار هم مردم و هم نظام به توافقی دست یافتند که حتی تصور آن در آخرین لحظات پایان این حماسه امکانپذیر نبود.

 وی با اشاره به این نکته که بی شک انتخاب شیخ حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور از سوی مردم یک فرصت دوباره برای نظام است می نویسد: با این همه هستند گروه هایی که با ظاهر قبول و پذیرش این منتخب مشترک نظام و مردم، از آینده این انتخاب بیمناک هستند؛کسانی چون آن دسته از اصلاح طلبانی که در توهم بازگشت به سیکل قدرت، با تن دادن به انصراف عارف ـ کاندیدای گروه خودی ـ امروز خود را بازنده این ائنلاف تحمیل شده از سوی سید محمد خاتمی، شیخ اصلاحات می بینند.

 در ادامه یادداشت این اپوزسیون خارج نشین آمده است: این نارضایتی و بیم از آینده ای که از هم اکنون نشانه های بایکوت همیشگی این گروه از سیکل قدرت وجود دارد، از عدم تمکین "روحانی" در اقرار به انتساب خود به گروه اصلاح طلبان سرچشمه می گیرد. خاصه که پس اعلام انصراف عارف، در بیانیه آقای روحانی این عدم تمکین با کنایه به تند روی اصلاح طلبان نمایان است. از همین رو است که با توجه به گمانه زنی هایی که برای تعیین وزرای کابینه دولت جدید در جمع های خصوصی و پشت پرده نظام، می گذرد، بد گمانی و ترس اصلاح طلبان از حذف همیشگی قوت بیشتری می گیرد.

 

اینکه آیت الله خامنه ای پیروز انتخابات بوده برای اپوزسیون قابل فهم است!

 

سایت ضد انقلاب روز آنلاین که توسط تعدادی از خبرنگاران فراری اداره می شود با انتشار تحلیلی نوشت:نحوه مواجهه برخی افراد، جریان ها و گروه های سیاسی داخل و خارج از کشور که عموما با عنوان "منتقدان وضع موجود" شناخته می شوند و در عین حال مَبلغ و حامی مشارکت مردم در انتخابات اخیر و البته نتیجه آن بودند از یک سو،و از سوی دیگر نوع برخوردِ تردید آمیزی که آنان این روزها در مورد رویکردهای احتمالی دولت آینده ارایه می کنند مجموعا نشان از نوعی تناقض، فقدان صداقت و تلاش برای زمینه یابی جهتِ گریز از مسئولیت های پیش رویشان در آینده دارد

 یکی از مصادیق این تناقض را می توان با طرح یک ادعا دریافت: بازی برد ـ برداین دوستان اغلب بی آنکه برگزاری اینچنینی انتخابات با همه ابعادش، را نفی کنند که در وهله نخست پیروزی برای رهبر جمهوری اسلامی بود، ادعا می کنند فرجام داستان من حیث المجموع مَعرف یک بازی برد-برد بوده که دو طرف، یعنی حاکمیت از یک سو و همان جامعه دل چرکین و زخم خورده انتخابات هشتاد و هشت از سوی دیگر،به آنچه می خواستند، حالا با تفاوت کیفی خاص خودشان، رسیدنداین موضوع که رهبر جمهوری اسلامی بصورت اخص، و حاکمیت بشکل اعم پیروز این میدان بودند قابل فهم است، اما بد نیست بیشتر در مورد بَرد طرف دیگر بحث شود.

روز آنلاین تصریح می کند: چگونه می شود ادعای این دوستان را پذیرفت وقتی نخستین نگرانی ها و تردیدها و حتی می توان گفت هراس های ایشان متوجه یک موضوع ابتدایی در چنین مواردی، یعنی چگونگی و سویه ترکیب کابینه رییس جمهور منتخبشان است. این دوستان شخصی را به عنوان نماینده منتخب ملت و یکی از نمادهای برد طرف دیگر(جامعه) به رسمیت شناخته اند که کمترین حوزه اطمینانی نسبت به رفتار سیاسی و رویکردهایش در حوزه های مختلف در ذهن آنها وجود ندارد؛ و البته "دکترروحانی هم اقلا طی این مدت تمایلی به مرتفع ساختن این موضوع نشان نداده است.او نه تنها هنوز هیچ چراغ سبزی را برای این دوستان و جریان های متبوع و البته مطالباتشان روشن نکرده است بلکه اساسا امکان هیچ برآورد و محاسبه و پیش بینی جدی از نحوه رفتار و عملکرد این "رییس جمهور منتخب" را هم برای این فعالین فراهم نساخته است.

 در ادامه روزآنلاین می افزاید: در حقیقت ما با طیف هایی از سیاسیون، که عمدتا عنوان منتقد وضع موجود را یدک می کشیدند، در داخل و خارج از کشور مواجه بودیم که همه حولِ شرایط خاص کشور، با دغدغه هایی مشترک و همسو، به شکلی موثر و با دورنمایی امیدوارکننده، مردمی زخم خورده از تجربه ای نزدیک را دوباره به شرکت در انتخابات تشویق کردند. آنان از همه یا اقلا بخش مهمی از اصول و پیش شرط های پیشین خود گذشتند و پشت سر "دکتر" حسن روحانی ایستادند و از او حمایت قاطع کردند؛ از اصلاح طلبان تا جریان ملی مذهبی و نیروهای موسوم به جمهوری خواه. صرف نظر از تاثیر این حمایت ها، دعوت ها و فراخوان ها در سمت دهی اقبال بخشی از جامعه به انتخابات و پیروزی آقای روحانی، مساله ای که در قالب پرسش می توان مطرح کرد اینست که با توجه به تردیدها و نگرانی هایی که این دوستان نسبت به عملکرد دولت آقای روحانی از هم اکنون مطرح می کنند، تا چه حد می توان رویکرد انتخاباتی این دوستان را محاسبه شده انگاشت؟

 این تحلیل ادامه می دهد: از بعدی دیگر، پرسش کلیدی که می توان از این جریان ها و گروه ها مطرح کرد اینست که بواقع آیا می توان بر مبنای رویکرد انتخاباتی تان "دکتر" حسن روحانی را نماینده شما یا به عبارت روشن تر "رییس جمهور مورد حمایت" شما دانست؟ به بیان دیگر گرچه شکل رفتار انتخاباتی شما می تواند به قدر کافی تعیین کننده نسبت شما با دولت آقای روحانی، کیفیت عملکرد و سرنوشتش باشد، با این وجود خودتان در این مورد چه فکر می کنید؟ چه موضع صریحی دارید؟ پاسخ نمی تواند عاری از "آری" یا "خیر" باشد. و البته فکر می کنم باید به هر صورت پاسخی برای این پرسش از سوی شما وجود داشته باشد.

 در ادامه یادداشت این سایت ضدانقلاب آمده است: باری، اگر بپذیرید که نوع رویکردتان طبیعتا شما را در جایگاه پوزیسیون دولت آقای روحانی، با همه شعارها، برنامه ها، ضعف ها و قوت ها و سرنوشتش قرار می دهد اما اگر پاسخ شما "نه" باشد، پرسش دیگری قابل طرح است و آن اینکهپس دقیقا روابط و مناسبات شما با این دولت، مسیر، اهداف و نتایجی که از حضور در ساخت قدرت فعلی دارد در آینده میان مدت چگونه خواهد بود؟ به عبارت دیگر نوع مواجهه شما با ناکارآمدی احتمالی این دولت در نیل به اهداف "حداقلی" و موازی شما با جامعه ای که حمایت و تشویق شما به رای دادن به آقای روحانی را از طریق پیغام و فراخوان و دعوت دریافت کرد چه خواهد بود؟ به هر حال تردیدهایی جدی در ذهن بسیاری از شما نسبت به این دولت وجود داردآیا در قبال خطاها، شکست ها و ناکارآمدیهای احتمالی دولت آقای روحانی و طبعا هزینه هایی که می تواند برای جامعه و کشور به همراه داشته باشد، احساس مسئولیت می کنید؟

 این سایت ضدانقلاب که توسط تعدادی از خبرنگاران فراری در خارج از کشور به روز می شود، می افزاید: بگذارید پرسش را اینطور مطرح کنم: آیا فرد یا افرادی همچون راقم به نمایندگی از بخشی از افکار عمومی محق اند فردایی احتمالی که فرضا ناکارآمدی دولت آقای روحانی شکل عینی بخود گرفت از شما سئوال کنند آیا خود را در این شکست ها، خطاها، نا کامی ها و هزینه های وارده بواسطه رویکردتان به انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری و حمایت از آقای روحانی مسئول می دانید و به اشتباه خود واقفید؟ آری یا خیر؟ اگر خیر چرا و اگر آری مصداق این مسئولیت پذیری شما چه می تواند باشد؟

 روز آنلاین در پایان تاکید می کند: به هر روی انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری در ایران با وجود همه حوادث پیشین و اما و اگر های مربوط به آن برگزار شد و این جریان ها و مواضعشان در قبال این انتخابات و نتیجه اش در ذهن تاریخ ثبت و ضبط می شود و ممکن است ـ صد البته طبیعی ست ـ بعد ها در صورت تصویر عملکرد خلاف انتظاراز دولت آقای روحانی، پرسش هایی از این دست در فضایی متفاوت با جدیتی متفاوت مطرح شود.از این رو اگر اینان امروز و در این شرایط سعی در پاسخ دادن به آن داشته باشند، می توانند در بلند مدت شدت برخی انتقادها و فشارهای احتمالی از سوی افکار عمومی به خود رابکاهند. بنا براین در صورت امکان به مجموعه این پرسشها که حول محور سنجش نسبت آنها با عملکرد احتمالی دولت آقای روحانی ست، همین حالا پاسخ دهید و لطفا پیش از آنتراکت.

 

مردم مصلحت خود را بهتر از آن ور آبی ها می دانند

 سایت جرس تحلیلی از انتخابات با عنوان" آراء روحانی به چه معناست " منتشر کرده است که در قسمتی از این یادداشت آمده است: "شرکت در انتخابات نشان داد که مردم صلاح و مصلحت خویش را بسیار بهتر از کسانی می دانند که در آن ور آبها ، از دور دستی به آتش داشته و با تحلیل هایی که فقط به درد پر کردن ساعت برنامه‌های خبری خود و همفکرانشان می رسد ، حکمهای تحریمی ساعتی ! صادر می کنند ، مردم تنها راه پیش رو برای تغییر با کمترین هزینه را انتخاب فردی معتدل به ریاست جمهوری دانسته و در این راه سنگ تمام گذاشتند ."

حماسه 3تیر از نظر امام خامنه ای

نظر امام خامنه درباره ی حماسه 3تیر که امروز به آن طعنه می زنند:

"موج اقبال جوانان بسوی دین و معنویت یک واقعیت است که دلیل آن نیز انتخابات اخیر ریاست جمهوری می‌باشد زیرا در این انتخابات، اکثر رای دهندگان که جوانان بودند، برغم وجود برخی شعارهای جذاب مادی و شعارهای آمیخته با مفاهیم سیاسی رایج غربیها، به شعارهای عدالت خواهانه، اصول گرایانه و ارزشهای انقلاب گرایش پیدا کردند که باید قدر این واقعیت دانسته شود"

افراطی ها!

 یک پرسشنامه تخیلی درباره قیمت سکه و ارز!

 البته که فعلا زود است برای رسیدن به خیلی جواب‌ها درباره ماجرای قیمت سکه و ارز، به همین خاطر هم ما فعلا چند تا سوال مطرح کردیم، فقط سوال!

 

1- با توجه به کاهش معنادار قیمت ارز و سکه در بازار فکر می‌کنید چه چیزی در این امر تاثیر داشته است؟

الف) آغاز فصل تابستان و گرمی هوا و سخت شدن حضور مداوم در پیاده‌روها برای دلالان.

ب) پایان فصل بهار و تمام شدن هوای متعادل و بهاری که حضور مداوم در پیاده‌روها را برای دلالان ممکن می‌کرد.

ج) صعود ایران به جام جهانی و هجوم صاحبان دلار به بازار برای فروش دلار و خرید «رئال» (واحد پول کشور برزیل)

 

2- به نظر شما تغییرات بازار ارز و سکه ربطی به انتخابات ریاست جمهوری دارد؟

الف) په نه په! به انتخابات هیئت استیناف شورای انضباطی فدراسیون شمشیر سواری با مانع ربط دارد!

ب) مگه کوری؟!

ج) پا قدم روحانی/ رفتیم جام جهانی!

 

3- آیا پذیرفتن این فرض که نتیجه انتخابات باعث کاهش قیمت سکه و ارز شده است، می‌تواند کمکی به شناختن عوامل افزایش قیمت‌ها در چند وقت اخیر کند؟

الف) شاید بتواند اما فعلاً به صلاح نیست.

ب) چه بتواند چه نتواند، مقصر اصلی جمشید بسم الله است و لاغیر!

ج) چه ربطی دارد؟! قیمت است دیگر! می‌رود بالا، می‌آید پایین. نکند یک وقت فکرهای بدی در سر دارید افراطی‌ها!

 

4- از اینکه پیروزی یک جریان در انتخابات باعث کاهش قیمت سکه و ارز می‌شود می‌توان نتیجه گرفت که:

الف) از این سوال منظور خاصی داشتید؟!

ب) من فهمیدم... من فهمیدم... باخت آنها عمراً تاثیری در قیمت‌ها داشته باشد!

ج) نیاز به محاسبات سخت منطقی دارد که خداییش ما اینکاره نیستیم. بنابراین هر حدسی که بر پایه محاسبات عامه مردم و بنابر شواهد ظاهری که هر کوری می‌بیند، زده شود باطل است!

 

5- نسبت کلید با قیمت دلار مثل نسبت ... است با... .

الف) ماشین است با خیابان دو طرفه.

ب) پیستون است با سیلندر.

ج) مرغ سنگخوار زیر زمینی است با سنگ‌های زیزمینی قابل خوردن!

 

6- اگر قیمت سکه و ارز را بادکنکی فرض کنیم که یک نفر(یا چند نفر!) با فوت کردن در آن بادش کرده‌اند،‌ آنوقت:

الف) پایین آمدن قیمت آنها یعنی همان چند نفر با مکیدن باد آن حالا خود باد شده‌اند!

ب) آنها هنوز در حال باد کردن بوده‌اند که یکی با سوزن زده است بادکنک را توی صورت بادکنندگان ترکانده است.

ج) این بادکنک یک سوراخ دیگر هم داشته است که تا حالا یکی دستش را روی آن گذاشته بوده و اکنون که برداشته بادکنک شروع کرده به خالی شدن و دیگر فوت کردن بقیه هم فایده‌ای ندارد!

 

7- این فرض کجایش غلط است: آنها که می‌توانند قیمت سکه و ارز را در ده روز پایین بیاورند، می‌توانستند در 10 ماه بالا ببرند.

الف) اونجایش.

ب) نخیر! اینجایش!

 ج) ساکت بابا... همه جایش!

ساده ترین و روشنترین دلیل عقلى بر ولایت فقیه چیست؟


اصل تنزل تدریجى

مىتوان با توجه به یک اصل عقلائى، ولایت فقیه را تبیین کرد و آن اینست که اگر امرى براى عقلا مطلوب بود، ولى به دلایلى تحقّق آن مشکل یا ناممکن گشت، به طور کلى دست از آن برنمىدارند، بلکه مرتبه نازلتر آن را انجام مىدهند و به تعبیر دیگر از اهمّ دست مىکشند و به مهمّ مىپردازند. آنها در امور مهم نیز این درجه بندى را رعایت مىکنند. اساساً درجه بندى اهمیت امور به همین منظور است که اگر به دلیل شرایطى امر درجه اول ناممکن یا مشکل شد، امر درجه دوم را جایگزین و بَدَل آن قرار دهند. این اصل عقلایى را «تنزّل تدریجى» مىنامیم. که آن را اسلام نیز پذیرفته است. در فقه موارد فراوانى داریم که در آنها این اصل اجرا شده است. براى توضیح این مطلب به دو مثال اکتفا مىکنیم.

فرض کنید کسى قصد خواندن نماز را دارد. ایده آل آن است که نماز به حالت ایستاده خوانده شود، ولى اگر شخصى به علت بیمارى قادر به خواندن نماز ایستاده نیست، آیا باید نماز را رها کند؟ همه فقها مىگویند: هر مقدار از نماز را مىتواند، ایستاده بخواند و هرگاه نتوانست نشسته بخواند. در مرتبه بعدى اگر شخصى نماز را نمىتواند ایستاده بخواند، دستور فقهى این است که نشسته بخواند و اگر نشسته هم نمىتواند، خوابیده بخواند.

اگر کسى چیزى را براى جهت خاصّى وقف کرد، مثلاً منافع باغى را وقف شمع حرم امام معصوم (علیه السلام) کرد، اکنون که شمعى وجود ندارد، منافع آن باغ را چه کنند؟ آیا مىتوان گفت چون مورد مصرف اولى منتفى است، این مال موقوفه را رها کنیم؟! یقیناً چنین نیست. باید در نزدیکترین مورد روشنایى مصرف کنیم، مثلاً منافع آن باغ را هزینه برق نمائیم، زیرا برق نزدیکترین امر به شمع است. این را «تنزل تدریجى» مىنامیم که اصطلاحاً رعایت «الاهمّ فالاهمّ» نیز نامیده مىشود.

فقیه عادل، نزدیکترین فرد به امام معصوم

بر اساس نظام عقیدتى اسلام، حاکمیت از آن خداست. از طرفى خداى متعال در اداره امور اجتماعى انسانها دخالت مستقیم نمىکند و حاکمیت را به انبیا و امامان معصوم واگذار کرده است. در موقعیتى که معصومِ منصوب از سوى خدا، بر کارهاى اجتماع حاکمیت ندارد، چه باید کرد؟ آیا مىتوان گفت در چنین موقعیتى حکومت را رها کنیم؟! چنین سخنى مقبول نیست، زیرا در جاى خودش ثابت شده است که اصل حکومت در هر جامعه اى ضرورت دارد. در اینجاست که ولایت فقیه را با استناد به اصل «تنزل تدریجى» ضرورى مىدانیم. فقیه جامع شرایط، بدیل امام معصوم(علیه السلام) است و در رتبه بعد از او قرار دارد. البته فاصله میان معصوم و فقیه عادل بسیار است ولى نزدیکترین و شبیه ترینِ افراد به اوست در امر حکومت ظاهرى بر مردم.

حاصل آنکه خداى متعال در مرتبه اول حاکمیت است، پس از او رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) و سپس امامان معصوم(علیهم السلام) حاکم شرعىاند. آیا پس از این، مرتبه چهارمى در حاکمیتْ وجود دارد؟

باید گفت: در زمان غیبت امام معصوم، طبق دیدگاه شیعیان ولى فقیه مرتبه چهارم از حاکمیت را دارد، زیرا فقیه جامع الشرایط به امام معصوم نزدیکتر است. چون حاکم اسلامى باید واجد صفاتى مانند آگاهى به قوانین و مقررات اسلامى، آگاهى به مصالح اجتماعى، و صلاحیت اخلاقى که ضامن امانتدارى و رعایت مصلحت عمومى است باشد. در معصوم تمامى این شرایط وجود دارد، زیرا معصوم به دلیل عصمتش مرتکب هیچ تخلّفى از قانون شرع نمىشود و به سبب علم غیبى که دارد به قوانین شرعى و مصالح جامعه کاملاً آگاه است. فقیه جامع شرایط نیز باید همین شرایط را در رتبه نازل داشته باشد، تا حاکمیتش مشروع باشد. یعنى باید داراى ملکه فقاهت و اجتهاد باشد تا احکام اسلام را بخصوص در زمینه مسائل سیاسى و اجتماعى بهتر از دیگران بشناسد. و نیز باید داراى ملکه تقوى و عدالت باشد تا مصالح جامعه را فداى مصالح شخصى و گروهى نکند و همچنین باید به مصالح سیاسى و اجتماعى و بین المللى آگاه باشد تا شیاطین نتوانند او را فریب دهند و از مسیر عدل و قسط منحرف کنند.

رحم الله عمی العباس

تا دست راستش را جلوتر برد تازه یادش افتاد ...
بغضش گرفت و اشکش جاری شد ..
لبخند حضرت عشق را میدید و زیر لب میگفت:
رحم الله عمی العباس