بسم الله الرحمن الرحیم

وبنوشت شخصی محمد جواد ثقفی

بسم الله الرحمن الرحیم

وبنوشت شخصی محمد جواد ثقفی

بسم الله الرحمن الرحیم

محمد جواد ثقفی
دوره 27 سمپاد

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۳/۱۲/۱۴
    ...
  • ۹۳/۱۰/۱۷
    .
آخرین نظرات

۸۹ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مراسم آیت الله مشکینی تیر87

بعضی ها برجای بزرگان تکیه زدند!

و بندگان مخلص خدا اینگونه اند

وزن : کمی بیشتر از پر
سن : نصف سن من
ایمان : هزار برابر من
اخلاص : تا خود خدا
تقوا : بیشتر از فرشتگان
و بندگان مخلص خدا اینگونه اند

شمــــا تو جنــــگ هم انســــانیت داشتید

انور ( نگهبان عراقـــــــــی ) گفت :

یکی از خلبــــــان های شما رو آوردن همین بیمارستان،بدجوری مجروح شده بود !

این خلبان شما قرار بود پل ارتباطی العماره به تنومه را بمبــــــاران کنه.

امـــــــا حین بمباران چند خانــــــم رو میبینه که بچـــــه هاشون هم باهاشونه و در حال عبور از پــــــل هستن،پل رو بمبـــــــاران نمی کنه و یه چرخ میزنه تا عــــــابرین پیـــــــــاده از روی پل رد بشن !

تو چرخ زدن،پدافند هوایی عراق هواپیمــــــا رو می زنه و خلبان با چترمی افته و اسیر ما میشه !

انور در حالی که اشـــــک از چشمانش سرازیر می شد گفت :

شمــــا تو جنــــگ هم انســــانیت داشتید !

.: منبع کتاب پایی که جا ماند :.

شجره طیبه

رضایت کامل رهبری از برنامه‌های آقای جلیلی

رضایت کامل رهبری از برنامه‌های آقای جلیلی

عضو جبهه‌ی پایداری با اشاره به دیدار هر یک از کاندیداهایی که رأی نیاورده بودند با مقام معظم رهبری اظهار داشت: در دیدار آقای جلیلی مطرح با مقام معظم رهبری، وی از رهبری سؤال می‌کنند که آیا از جانب من و ستادهایم به نظام آسیبی وارد شده که نیاز به تذکر و جبران باشد که رهبری در پاسخ فرمودند: خیر  بنده  *از برنامه‌های شما گله‌ای نداشته* و کاملاً راضی هستم.
 
وی ادامه داد: در آن جلسه رهبر انقلاب به آقای جلیلی گفته بود: *من به شما می‌گویم این 4 میلیون نفری که به شما رأی دادند آدم‌هایی خودجوشی هستند که دغدغه‌ی دینی دارند و رابطه‌ی خودتان را با این افراد حفظ کن و برای این‌ها برنامه‌ای داشته باشید*، که پیرو این فرمایشات آقای جلیلی خدمت آیت الله مصباح رسیدند و برای ادامه‌ی  گفتمان جلساتی برگزار کردند.

زمان آن رسیده که مسؤولین به مانور تجمل روی آورند!


رجانیوز: اکبر هاشمی رفسنجانی این روزها تمایل بیشتری برای اظهار نظر دارد. پیروزی حسن روحانی طبیعتا در این موضوع بی تاثیر نبوده است.

به گزارش رجانیوز، هاشمی رفسنجانی گمان می کند نتیجه انتخابات اخیر به معنای پذیرش دیدگاه های او توسط مردم تفسیر می شود برای همین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و پایگاه اطلاع رسانی وی سعی در انتشار و بازخوانی این دیدگاه ها دارند.

البته آنچه که از مطالعه این دیدگاه ها می توان دریافت آن است که هاشمی همچنان از نتیجه انتخابات سال 84 ناراحت است و می خواهد به مردم بقبولاند که در آن انتخابات اشتباه کردند.

در همین راستا، اخیرا پایگاه هاشمی رفسنجانی مطلبی را به عنوان "حاصل ساده زیستی شعاری چه شد؟" را منتشر کرد که در آن دیدگاه های هاشمی را درباره ساده زیستی و تجمل گرایی آمده است.

در بخشی از این گزارش آمده است: اینکه عده‌ای بخواهند زاهدانه زندگی کنند.عیبی ندارد، ولی اگر جامعه را بدون کار و پیشرفت اینگونه بخواهند مقابل جوامع دیگر دچار عقب‌ماندگی می‌شویم،منابع اسلامی عاطل می‌ماند و کفار برمسلمانان مسلط می‌شوند.اصل حرف من این است. حالا اسمش را هرچه بگذراند، تجمل گرایی ،اشرافی گری ،دنیا طلبی و یا هر چیز دیگر.

هاشمی ادامه داده است: مردم با شعار که زندگی نمی کنند،من بعد از جنگ تصمیم گرفتم که با 60 ، 70 میلیارد دلار آنهم از منابع خارجی کشور را از لحاظ تولید و رشد اقتصادی تکانی بدهم که فکر می کنم انجام شد،تمام زیر ساختهای اولیه مورد نیاز را ساختیم و کشور را از رشد منفی 5/5 درصد به رشد اقتصادی بالای 6 درصد رساندیم.حالا اگر مصرف مردم در این سالها زیاد شد باید بگوییم رشد تجمل گرایی؟هرگز این طور نیست قاطبه مردم قناعت دارند ولی آیا اگر رونق اقتصادی شود و ماشین و لوازم کهنه شان را نو کنند تجمل کرده اند؟ شاید باید روزی برسد که به مردم بگوییم یخچال نخرید و آنوقت می شود کارمان ضد تجمل گرایی!.

هاشمی به گونه ای سخن گفته است که گویا مردم زمان ریاست جمهوری وی را کاملا از یاد برده اند.

گرانی های افسار گسیخته که رکورد تورم 50 درصدی را در تاریخ ایران جاودانه کرد نتیجه همان دیدگاه هاشمی بود که می خواست تجمل با قرائت جدید به جامعه تزریق کند .

در این دوره ، هم‌زمان با افزایش درآمدهای نفتی و دریافت وام‌های خارجی، دولت سیاست درهای باز اقتصادی را به اجرا در آورد. با اجرای این برنامه، حجم واردات به سرعت افزایش یافت و از ۵/۱۶ میلیارد دلار در سال ۱۳۶۸ به بیش از ۳۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۷۰ رسید.

یکسان سازی نرخ ارز در فاصله کمتر از چند ماه به دلیل افزایش حجم نقدینگی، تورم، کاهش قیمت نفت و تشدید تحریم‌های آمریکا علیه ایران متوقف شد و نخستین دور اصلاحات اقتصادی که دولت هاشمی رفسنجانی آن را آغاز کرده بود خیلی زود به بن بست رسید.

اجرای این سیاست حجم بدهی‌های خارجی دولت را به بیش از ۲۳ میلیارد دلار افزایش داد و تورم ۳/۴۹درصدی را در تاریخ ایران ثبت کرد.

با بحرانی شدن اوضاع اقتصادی، دولت هاشمی رفسنجانی که از بازپرداخت وام‌ها عاجز مانده بود با عقب نشینی از برنامه‌های اعلام شده خود، واردات را محدود کرد و سیاست تثبیت را در پیش گرفت.

برنامه‌هایی چون خصوصی سازی که در واقع دولت را بزرگتر کرد، راه اندازی موسسات مالی و اعتباری در قالب برنامه اول، توسعه و بازگشایی بازار بورس تهران از جمله برنامه‌هایی بود که در دوره هاشمی رفسنجانی به اجرا درآمد هرچند که این برنامه ها نتوانست چرخ تولید را بچرخاند.

از سوی دیگر تلاش دولت هاشمی رفسنجانی برای آزاد سازی نظام ارزی به شکست منجر شد و نتیجه آن نرخ تورم حدود ۵۰ درصد و بدهی بی سابقه خارجی ایران بود.

گر چه در طول این برنامه توان نیروگاه ها و تعداد سدهای کشور افزایش یافت و تولید ناخالص داخلی با رشد مواجه شد، اما نتیجه اجمالی آن افزایش فاصله طبقاتی و فقیرتر شدن دهک های پایین جامعه بود.

به عنوان مثا، نرخ بیکاری نیز در پایان اجرای طرح تعدیل افزایش یافت؛ طبق آمار سازمان مدیریت و برنامه­ریزی، تعداد بیکاران سال 75، یک میلیون 456 هزار نفر بود که در سال 76 به یک میلیون 957 هزارنفر رسید. از این میزان بیکاری موجود در کشور، 38 درصد افراد تحصیل کرده بودند.

"له شدن مردم زیر چرخه های توسعه " شاید تعریف یک جمله ای از برآیند جامعه آن روزها باشد که البته این سیاستمدار 80 ساله تمایلی به یادآوری آن ندارد.

با این حال در ادامه مطلبی که پایکاه اطلاع رسانی هاشمی درباره ساده زیستی منتشر کرده به نقل از هاشمی رفسنجانی آمده است:

عده ای فکر می کنند مثلا اگر من به مردم بگویم مصرف نکنید همه می گویند سمعا و طاعتا ،من که نمی‌توانم به مردم بگویم درست زندگی نکنید و اگر پول دارید، مصرف نکنید. ولی باید دقت کرد که چگونه مصرف مردم بالا می رود. اگر واردات کنیم و پول بدون کار به مردم بدهیم هم مصرف بالا می رود ولی نظر من این نیست نظر من این است کشور را باید ساخت آباد کرد تولید را بالا برد تا مصرف بالا برود بدون رشد تولید هرگز نباید به سمت مصرف بالارفت. وضع مردم فقط روزی بهتر می شود و آن را احساس می کنند که مردم کار پیدا کنند. کار هم پیدا نمی شود مگر با رشد تولید و رشد تولید اتفاق نمی افتد مگر با رشد صادرات و رشد صادرات هم میسر نمی شود مگر با اصلاح روابط کشور با دیگر کشورها و همسایگان . جاده اقتصاد یک جاده دو طرفه است . جاده شعار و آرمانگرایی هم نیست . مسیر دولت سازندگی این بود.

البته پایگاه اطلاع رسانی هاشمی دیگر دیگاه های هاشمی درباره تجمل و رفاه زدگی و ... را سانسور کرده است.

خوب بود نویسنده این گزارش در لابلای آرشیو خود نگاهی به اظهارات هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ابتدای آبان ماه سال 1369 می انداخت.

هاشمی به عنوان رئیس قوه مجریه در این اظهارات خود صراحتا از مدیران و مسئولان می خواهد که برای بهبود وجهه جمهوری اسلامی در جامعه بین المللی به مانور تجمل روی بیاورند.

هاشمی در این باره گفته بود: اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویش‌مسلکانه، وجهۀ جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن رسیده که مسؤولین به مانور تجمل روی آورند. از امروز به خاطر اسلام و انقلاب، مسئولین وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند… هرچند ما فقیر باشیم و اقتصادمان به سامان نباشد، اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوه‌هایی از  تجمل در چهرۀ کشور و مسؤولین حاکمیتی رویت شود»

البته هاشمی در دوران ریاست جمهوری خود و پس از آن نشان داد که بر توصیه خود درباره مانور تجمل پایبند بوده است هر چند که سال گذشته مجبور شد بخشی از این تجمل گرایی را برای آزادی پسرش نزد قوه قضاییه به ودیعه بگذارد.

«خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر»

وحید یامین پور:

«خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر»!
کمتر از 5 ماه پس از افتضاح دولت اصلاحات در ماجرای 18 تیر(که بنا به اسناد وتصریح رهبری با چراغ سبز برخی مسوولین دولت وقت رخ داد)، مراسم روز دانشجو 16 آذر 78 در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد. این روز اولین مانور سیاسی اصلاح طلبان در سال جدید دانشگاهی بحساب می آمد. با بچه های بسیج دانشگاه صبح بعد از نماز رفتیم علم و صنعت که جلوی جایگاه جا بگیریم. شعارها را هم هماهنگ کردیم. شعار اصلی این بود: «خاتمی دلاور، پیرو خط رهبر»!
این سیاست بسیجی ها و حزب اللهی ها بود که علیرغم رسوایی دولت در اقدام علیه نظام در 18 تیر، نگذاریم خاتمی بیشتر در دامن افراطی ها بیافتد.
همین سیاست درباره ی احمدی نژاد در دولت دومش اجرا شد، وقتی که علیرغم فرعی دانستن مسائل توسط رهبری، عده ای در بیت رهبری با آمدن احمدی نژاد شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سردادند!!!
پ ن: یک مستند تلویزیونی ساختیم با محوریت مصاحبه با یکی از اعضای کابینه ی خاتمی در باره ی پشت پرده های 18 تیر 78. مستند ماه هاست که آماده است ولی اجازه ی انتشار نداریم.

پول نفت کجا رفت؟

تو این چند روزه بعد از مصاحبه ی آقای احمدی نژاد،همه می گفتن پول نفت کجا رفت

دیدم این مطلب لازمه:منبع:رجانیوز

 سخنان چند شب پیش رئیس‌جمهور در رسانه ملی درباره درآمدهای دولت، حاوی نکات جالبی بود؛ دکتر احمدی نژاد در این گفتگو و در پاسخ به سوالی که درآمد دولت های وی را نجومی و غیرقابل مقایسه با دیگر دولت ها توصیف می کرد، از رسانه ها تقاضا کرد این درآمد را بر مبنای ارزش پول ملی، دلار و طلا سنجیده و سپس در مورد آن قضاوت کنند.

به گزارش رجانیوز، سایت خبرآنلاین در گزارشی با محاسبه درآمد دولت ها بر این مبنا به نتایج جالبی رسیده است که شاید چندان با اهداف نویسنده این گزارش همراستا نبوده باشد.

بر مبنای جدولی که در این گزارش منتشر شده است، دولت اصلاحات با توجه به کاهش ارزش دلار، درآمدی همسان با دولت نهم و دهم داشته است و این در حالی است که در زمینه اجرای فعالیت‌های عمرانی، اقتصادی، صعنتی و تولیدی در کشور، این دو دوره اساسا قابل قیاس نیستند و حجم عظیم فعالیت‌های سازندگی در کشور در هشت سال اخیر چندین برابر مدت مشابه گذشته بوده است. 

محمود احمدی‌نژاد در مصاحبه تلویزیونی خود با اشاره به اینکه گفته می‌شود درآمدهای نفتی این دولت بیشترین درآمد در ۱۰۰ سال گذشته بوده است، گفته بود: «در جلسه سران اوپک در ۵ سال پیش قیمت نفت ۸۰ دلار بود که پادشاه عربستان سخنرانی کرد و گفت این قیمت معادل قیمت نفت در سال ۱۳۶۰ هجری شمسی است و درست هم می‌گفت. ارزش دلار طی این سال‌ها در جهان سیر نزولی داشته و قدرت خرید سابق خود را ندارد. لذا این‌ها تحلیل‌های ساده انگارانه از اقتصاد است و باید درآمدهای نفتی با ارقام واقعی مقایسه شود.» 
 
نگاهی به آمار و ارقامی که در این زمینه وجود دارد، ثابت می‌کند که اگرچه درآمد ارزی دولت در هشت سال اخیر بیشتر بوده است اما به دلیل کاهش ارزش دلار، میزان درآمد دولت بر پایه طلا تقریبا برابر با هشت سال دولت اصلاحات است؛ یعنی میزان درآمد هر دو هشت سال تقریبا به یک میزان بوده است. 
 
 
این مساله از آنجایی قابل توجه است که در سال‌های اخیر همواره درآمد بالای دولت نهم و دهم در زمینه ارزی و فروش نفت، مورد توجه برخی کار‌شناسان اقتصادی بوده و مسئولان دولت اصلاحات برای توجیه اقدامات نامناسب خود در دوران مسئولیت، کم بودن درآمد را بهانه می‌کردند و با اشاره به آمار، دولت نهم و دهم را دارای بالا‌ترین درآمد ارزی در تاریخ انقلاب معرفی می‌کردند. 
 
اکنون با توجه به آمار فوق که نشان می‌دهد درآمد دولت اصلاحات با معیار طلا، تقریبا برابر هشت سال اخیر بوده است – آن هم با دلاری که ارزش بالاتری داشته است – بد نیست مسئولان اقتصادی وقت پاسخی برای عملکرد خود در آن دوران داشته باشند؛ چرا که دولت نهم و دهم نشان داد با همین درآمد می‌توان کشور را به یک کارگاه سازندگی تبدیل کرد و فعالیت‌های عمرانی را تا دورافتاده‌ترین روستاهای کشور نیز پیش برد.
 
از سوی دیگر دور خیز برخی وزرای دولت خاتمی برای حضور در دولت جدید روحانی این نگرانی را به وجود آورده است که با وجود ضعف مدیریتی در دوره مذکور، این روند در دوره جدید نیز تکرار شود. موضوعی که البته با چینش کابینه ای متفاوت می تواند مرتفع شود.

هر کس نیست خداحافظ


آخه انقدر؟